جهان - BBC فارسی - رهبر گروه بمبگذار سفارت ایران بازداشت شد
مقامهای لبنان از دستگیری ماجد الماجد، 'امیر' یا فرمانده سعودی گروه عبدالله عزام خبر دادهاند. این گروه جهادی مسئولیت انفجارهای مقابل سفارت ایران در بیروت را پذیرفته بود.
فایض غصن، وزیر دفاع لبنان به خبرگزاری فرانسه گفته است، ماجد الماجد، فرمانده سعودی
کلیکگردان عبدالله عزامدر بیروت تحت حفاظت نیروهای امنیتی ارتش لبنان است.
شبکه المنار متعلق به حزب الله لبنان گزارش داده که ماجد الماجد اخیرا "بازداشت" شده است.
مشخص نیست که آقای ماجد چه زمانی دستگیر شده است، اما شبکه المنار گزارش داده که در تاریخ ۱۵ دسامبر ۲۰۱۳ دو حمله به ایستهای بازرسی در شهر صیدای لبنان برای آزادی او صورت گرفته است.
سه شنبه، ۲۸ آبان (۱۹ نوامبر) در دو انفجار مقابل سفارت ایران در لبنان ۲۳ نفر از جمله
کلیکرایزن فرهنگی ایران در لبنان کشته شد.
به گزارش سایت خبری تسنیم، مجلس ایران در نامهای به دولت لبنان از بازداشت رهبر گروه عبدالله عزام تشکر کرده است.
عبدالله عزام یک گروه جهادی سنی وابسته به القاعده است که به گزارش وزارت امور خارجه آمریکا در سال ۲۰۰۹ تشکیل شده است. این گروه نام خود را از یکی از بنیانگذاران القاعده و مرشد اسامه بن لادن گرفته است.
گردان عبدالله عزام تهدید کرده است در صورت ادامه حمایت حزب الله از حکومت سوریه به حملات خود علیه شیعیان ادامه خواهد داد. این گردان همچنین هشدار داده که حملات در لبنان تا زمانی که ایران نیروهای خود را از سوریه خارج نکرده، ادامه خواهد داشت.
حسن نصرالله، رهبر گروه حزب الله لبنان عربستان سعودی را به دست داشتن در انفجار مقابل سفارت ایران
کلیکمتهم کرده بود.
حسن نصرالله گفته بود گروه عبدالله عزام یک 'امیر سعودی' دارد و با سازمانهای جاسوسی سعودی مرتبط است.
-------------------------------------------------------------------------------
اقتصاد - BBC فارسی - تاخیر در پارس جنوبی؛ بیپولی، کمترین بهانه است
عسلویه در جنوب ایران بنا بود پایتخت انرژی منطقه شود. اما با پیشرفت اندک فعالیتها برای توسعه میدان گازی عظیم پارس جنوبی در سالهای اخیر، امید ایران برای داشتن یکی از بزرگترین قطبهای صنعتی تولید انرژی جهان کمرنگتر شده است.
در سالهای پایانی دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ خورشیدی، همزمان با پیشرفت سریع قطر در برداشت از ذخایر هیدروکربوری میدان مشترک پارس جنوبی، شرکت ملی نفت ایران به تکاپو افتاد و توانست قراردادهای نزدیک به ۱۰ فاز طرح توسعه میدان گازی پارس جنوبی را با پیمانکاران خارجی و داخلی نهایی کند.
فازهای ۲ و ۳ طرح توسعه پارس جنوبی، به عنوان نخستین بخش از این پروژه عظیم، تقریبا طبق برنامهریزیها در بهمن ماه ۱۳۸۱ رسما به بهرهبرداری رسیدند.
اجرای به موقع این پروژه در آن زمان، بهانهای برای بلندپروازیهای بیشتر نفتی ایران شد، به گونهای که مدیران ارشد نفتی در هر فرصتی، از موعدی برای پایان دادن به نابرابری ایران و قطر در برداشت از منابع هیدروکربوری پارس جنوبی سخن میگفتند.
حسن روحانی، رئیسجمهور کنونی ایران هم در آذر ماه امسال در ادعایی مشابه گفت که تا پایان دولت یازدهم، بهرهبرداری از پارس جنوبی با قطر برابر میشود.
اما در یک دهه گذشته، عمر چنین ادعاهایی کوتاه بوده است؛ از اسفند سال ۸۷ که محمود احمدینژاد، در آخرین سال از اولین دوره ریاستجمهوریش برای افتتاح فازهای ۹ و ۱۰ پارس جنوبی به عسلویه رفت، فعالیتها در آن منطقه بیشتر، نوعی درجا زدن بوده است تا فعالیت توسعهای.
قرارداد اجرای شش فاز طرح توسعه پارس جنوبی در حضور محمود احمدینژاد امضا شد
آخرین قراردادها
محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت ایران، روز ۲۵ خرداد ۱۳۸۹ بلندپایهترین مقام ایرانی بود که در مراسم امضای قرارداد شش فاز پارس جنوبی حاضر شد.
ارزش کل این قراردادها در آن زمان، حدود ۲۱ میلیارد دلار برآورد شد و در چارچوب آنها شرکت ملی نفت ایران اجرای فازهای ۱۳، ۱۴، ۱۹، ۲۲، ۲۳ و ۲۴ طرح توسعه پارس جنوبی را به شرکتهای ایرانی واگذار کرد.
ایده این بود که منابع مالی مورد نیاز برای اجرای این پروژهها وجود دارد و شرکتهای پیمانکار ایرانی به پشتوانه مشارکتی که در پروژههای قبلی داشتند، میتوانند بخش قابل توجهی از فناوری و تجهیزات مورد نیاز این پروژهها را تامین کنند.
تصمیمگیران نفتی ایران در آن زمان اعلام کردند که برنامهریزی شده است تا این پروژهها در مدت ۳۵ ماه (کمتر از سه سال) به بهرهبرداری برسند.
اما با سختتر شدن تحریمها علیه ایران، نه تنها سرمایهگذاران خارجی علاقهمند به توسعه پارس جنوبی کم کم پا پس کشیدند، بلکه تامین سرمایه مورد نیاز از محل منابع مالی داخلی هم با مشکل روبهرو شد. به حدی که شرکت ملی نفت ایران برای تامین منابع مالی مورد نیاز برای توسعه پارس جنوبی در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ به انتشار اوراق مشارکت روی آورد.
همزمان، تحریمهای بانکی و مشکلاتی که در مبادلات بینالمللی ایران به وجود آمد، فعالیتهای مربوط به تهیه کالا و تجهیزات و حتی تامین دکلهای حفاری برای اجرای این پروژهها را دشوارتر از قبل کرد.
هرچند واکنش رسمی مقامات ایران در بیشتر موارد، انکار محدودیتها و تاکید بر توانمندی شرکتهای داخلی در به پایان رساندن پروژهها بود تا طرح محدودیتها و مشکلات.
اما در نهایت، بیژن زنگنه که هماکنون سکاندار اصلی صنعت نفت ایران است، گفت که مشکل اجرای فازهای پارس جنوبی بیشتر مدیریتی است تا تاثیر تحریمها.
وزیر نفت ایران به تازگی در گفتوگو با نشریه آسمان تایید کرده است که در صورت نبود برنامهریزی و مدیریت مناسب، امیدی به بهرهبرداری از پروژههای در دست اجرا نخواهد بود. او گفت: "اگر فازهای پارس جنوبی را رها کنیم، معلوم نیست تا پایان دولت یازدهم هم به طور کامل در مدار قرار گیرند."
اولویتبندی
بر مبنای چنین برداشتی، خیز تازه شرکت ملی نفت ایران برای توسعه آنچه از پارس جنوبی باقی مانده است، در چارچوب تازهای انجام شده است.
وزیر نفت ایران درباره این برنامهریزیها گفت: "هفت فاز را در اولویت یک گذاشتهایم و ده فاز در اولویت دوم است." او اظهار امیدواری کرد که تمام این فازها در سه سال آینده به بهرهبرداری برسند.
بخش عمده امیدواری برنامهریزان صنعت نفت، به بهرهبرداری از فازهای ۱۲، ۱۵ و ۱۶ طرح توسعه پارس جنوبی است. فعالیتهای اجرایی این پروژهها برای بیش از شش سال در جریان بوده است.
فازهای ۱۷ و ۱۸ هم در اولویت بهرهبرداری هستند و شرکت ملی نفت ایران در دو سال گذشته چندین بار از آماده شدن این پروژه برای بهرهبرداری تا پایان سال ۱۳۹۲ خبر داد، ولی تازهترین گزارشها، از راه طولانی پیش روی مجریان این پروژه خبر میدهد.
همزمان با دوره اوج توسعه منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس در عسلویه، بخش عمدهای از نیروی انسانی جویای کار ایران راهی جنوب کشور شد تا در پروژههایی مرتبط با توسعه پارس جنوبی مشغول به کار شود. اما موقعیت شغلی همین افراد با رکود فعالیتها در منطقه به خطر افتاده است.
اولویتبندی برای اجرای فازهای مختلف طرح توسعه پارس جنوبی، نوعی تقسیم منابع براساس سرعت بازدهی آنها بوده است؛ هرچه پیشرفت کار در پروژهای بیشتر باشد، اولویت بالاتری میگیرد و شرایط قابل اطمینانی برای نیروی کارش فراهم میشود، اما همزمان، شاغلان در دیگر پروژههایی که پیشرفت اندکی داشتهاند، در موقعیت متزلزلی قرار میگیرند.
در سالهای اخیر، هر از گاه، گزارشهایی از اعتراض کارگران فعال در پروژههای مختلف طرح توسعه پارس جنوبی منتشر شدهاند.
خطر بیکاری در کمین کارگران فعال در فازهایی از پارس جنوبی است که در اولویت توسعه قرار ندارند
خبرگزاری کار ایران (ایلنا) آذرماه امسال گزارش داد که کارگران واحد تعمیرات مجتمع گاز پارس جنوبی در اعتراض به کاهش چند صد هزار تومانی دستمزدشان در مقابل دفتر مدیر مجتمع تجمع کردهاند. آنها ۲۸۰ نفر بودند و وضعیتی که مورد اعتراضشان بود ۶۰۰ نفر از کارگران را شامل میشد.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) آبان ماه امسال از تجمع گروهی از کارگران فاز ۱۳ پارس جنوبی در اعتراض به دریافت نکردن حقوق چهار ماه خود خبر داد. رسانههای محلی در شهریور ماه گزارش کردند که کارگران یک شرکت پیمانکار در فاز ۱۴ پارس جنوبی مقابل ورودی پروژه تحصن کرده و گفتهاند که برای چهار ماه حقوقی دریافت نکردهاند.
در آبان ماه امسال هم گزارشهای تاییدنشدهای از تجمع کارگران فازهای ۲۲، ۲۳ و ۲۴ پارس جنوبی منتشر شدند و رسانههای محلی با انتشار تصاویری که گفته شد مربوط به این تجمعات است، گزارش دادند که کارگران معترض، دستکم برای چهار ماه دستمزدی نگرفتهاند.
وقتی از وزیر نفت درباره وضعیت کارگرانی سوال شد که به دلیل اولویتبندی پروژهها در عسلویه در معرض بیکاری هستند، گفت: "انشاالله مشکلات همه حل میشود."
رویای تبدیل پارس جنوبی به بزرگترین مرکز رشد اقتصادی ایران، صنعت نفت آن کشور را برای نزدیک به دو دهه مشغول خود کرده است. اما به نظر میرسد طرحی که طبق اهداف برنامه توسعه ایران قرار بود زمینهساز پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کشور در افق ۱۴۰۰ باشد، به باری بر دوش برنامهریزان نفتی تبدیل شده است.