XenoEnsi-14
SENIOR MEMBER
- Joined
- Jul 24, 2014
- Messages
- 2,987
- Reaction score
- 0
- Country
- Location
@Serpentine, why did @AmazingAtheistFanboy get banned?
Follow along with the video below to see how to install our site as a web app on your home screen.
Note: This feature may not be available in some browsers.
yes my brother, I am Algerian and Iranian
@mohsen @بلندر @MoshteAhani @The SiLent crY @2800 @SOHEIL @Serpentine
@SOHEIL @New @rmi5 @kollang @rahi2357 @ResurgentIran @haman10 @Daneshmand @JEskandari @raptor22 @bozorgmehr @Abii @Surenas @The SiLent crY @Arminkh@@yavar @The Last of us @Gold Eagle @behnam @Commandant @Aspahbod @Militant Atheist
and others
نیاز هست حتی یکبار دیگر جشن ملی بگیریم
عجب خبری اومده
باور نکردنیه
Iran to join ITER project
Iran plans to join a plan for the construction of the world's largest nuclear fusion reactor known as the International Thermonuclear Experimental Reactor (ITER) in France.
“The nuclear fusion reactor, which is to be launched in France, will generate 300 MW of power. Trade reactors will be made in case the project goes well,” said Mahmoud Qoran-Nevis, the head of Plasma Physics Studies Department of Science and Research Branch of Islamic Azad University, ISNA wrote.
The reactor is expected to be launched on a trial basis in 2021.
“Nuclear fusion can be controlled only for a few seconds and needs research reactors that work continuously to generate power,” he said, adding that the studies are not monopolized by certain countries anymore because the construction process requires more time and expense.
Researchers from Europe, the US, Japan, South Korea and India made joint investments to design the research reactor. Each part of the reactor will be designed and built by one of these countries.
Qoran-Nevis added that the Iranian center is seeking studies on nuclear technology and conducting advanced industrial, medical and pragmatic studies on plasma physics.
Plasma Physics Studies Department has signed two agreements with the International Atomic Energy Agency.
Iran to join ITER project
نیروگاهها فعلی در جهان و حتی این 4 تا نیروگاه در حال ساخت ایران , همگی جزو نسل اول نیروگاههای اورانیوم برای زمان ریاست جمهوری نیکسون هستند
در این همه سالها فقط ایمنی نیروگاهها بالا رفته وبعد از نیم قرن مشکل بازدهی پایین و پسماند این نیروگاههای نسل یک , حل نشده
نسل اینده این نیروگاهها ,گداخت هسته ای خواهد بود
در موضوع بازده فرق نیروگاه نسل یک و نیروگاه گداخت به مانند فرق موتور بخار و صفحه خورشیدی است
اصلا فکر نمی کردم که ایران با این وضع سیاسی با غرب بتواند در این پروژه همکاری کند
و این مثل روز برام روشن بود و امکانش در حد صفر بود
یکی از خوبی های توافق که من العان فهمیدم و بسیار خوشحالم این هست که قرار شده ایران در طرح بین الملی گداخت مشارکت کنه و در خود ایران هم بتواند راکتور گداخت کوچک تحقیقاتی بسازد
این طرح که در هسته ای ترین کشور دنیا (فرانسه) در حال انجام هست قرار هست و قرار هست عناصر پایدار تر و ارزان تراز اورانیوم را نیز مصرف کند و بسوزاند
!!!!!فکرشو بکنید ما می تونیم سوخت این نیروگاه رو از اب دریا تامین کنیم
و دیگر نیاز به استخراج پر درد سر عنصر کمیاب و گران قیمت اورانیوم نیست
اگه بخوام بیشتر توضیح بدم پر بازده ترین و کم خرج ترین نیروگاه جهان همین خورشید ما هست
که عناصر فراوانی(در اصل فراوان ترین و ارزان ترین عنصر) همچون هیدوژن را می سوزاند و به پسماند بی خطری مانند هلیم می دهد
این طرح هم گرته برداری از هسته خورشید هست
حالا عمق فاجعه رو ببینید
سخنان فریدون عباسی- رئیس سابق سازمان انرژی اتمی
طرح گداخت بهانهای برای فرار از غنیسازی
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه طرح گداخت بهانهای برای فرار از غنیسازی باشد، گفت: صنعت هستهای با جایگزینی مدیران تکنوکراتها به جای مدیران جهادی آسیب خواهد دید.
محورهای گفتوگوی تفصیلی فریدون عباسی با فارس: 6 هزار سانتریفیوژ مورد توافق در مذاکرات فرسوده شدهاند/ طرح گداخت بهانهای برای فرار از غنیسازی
من اصلا در این شک کردم که ایشون حتی دکتر باشه
ماشالله از متخصص جماعت هم دل خونی داره
این مدیریت جهادی دیگه چه کوفتی هست؟
حالا فکرشو بکنید که این جناب متخصص جهادی , معترض شرکت ما در طرح گداخت هم هستند
این حد از خیانت تاریخی مسئولین به کشور , شرم اورهست
------------------
این هم نیروگاه فرانسه
Here Comes the Sun
من شرکت در این پروژه رو به کل نیروگاههای هسته ای فعلی ترجیح می دم
اقایون هنوز هم نگران ضرر ایران در توافق هستید
Ok sis.yes my brother, I am Algerian and Iranian
congratulations, it is a great pride for Iran to participate in this great project
خیلی خبر خوبيه@mohsen @بلندر @MoshteAhani @The SiLent crY @2800 @SOHEIL @Serpentine
@SOHEIL @New @rmi5 @kollang @rahi2357 @ResurgentIran @haman10 @Daneshmand @JEskandari @raptor22 @bozorgmehr @Abii @Surenas @The SiLent crY @Arminkh@@yavar @The Last of us @Gold Eagle @behnam @Commandant @Aspahbod @Militant Atheist
and others
نیاز هست حتی یکبار دیگر جشن ملی بگیریم
عجب خبری اومده
باور نکردنیه
Iran to join ITER project
Iran plans to join a plan for the construction of the world's largest nuclear fusion reactor known as the International Thermonuclear Experimental Reactor (ITER) in France.
“The nuclear fusion reactor, which is to be launched in France, will generate 300 MW of power. Trade reactors will be made in case the project goes well,” said Mahmoud Qoran-Nevis, the head of Plasma Physics Studies Department of Science and Research Branch of Islamic Azad University, ISNA wrote.
The reactor is expected to be launched on a trial basis in 2021.
“Nuclear fusion can be controlled only for a few seconds and needs research reactors that work continuously to generate power,” he said, adding that the studies are not monopolized by certain countries anymore because the construction process requires more time and expense.
Researchers from Europe, the US, Japan, South Korea and India made joint investments to design the research reactor. Each part of the reactor will be designed and built by one of these countries.
Qoran-Nevis added that the Iranian center is seeking studies on nuclear technology and conducting advanced industrial, medical and pragmatic studies on plasma physics.
Plasma Physics Studies Department has signed two agreements with the International Atomic Energy Agency.
Iran to join ITER project
نیروگاهها فعلی در جهان و حتی این 4 تا نیروگاه در حال ساخت ایران , همگی جزو نسل اول نیروگاههای اورانیوم برای زمان ریاست جمهوری نیکسون هستند
در این همه سالها فقط ایمنی نیروگاهها بالا رفته وبعد از نیم قرن مشکل بازدهی پایین و پسماند این نیروگاههای نسل یک , حل نشده
نسل اینده این نیروگاهها ,گداخت هسته ای خواهد بود
در موضوع بازده فرق نیروگاه نسل یک و نیروگاه گداخت به مانند فرق موتور بخار و صفحه خورشیدی است
اصلا فکر نمی کردم که ایران با این وضع سیاسی با غرب بتواند در این پروژه همکاری کند
و این مثل روز برام روشن بود و امکانش در حد صفر بود
یکی از خوبی های توافق که من العان فهمیدم و بسیار خوشحالم این هست که قرار شده ایران در طرح بین الملی گداخت مشارکت کنه و در خود ایران هم بتواند راکتور گداخت کوچک تحقیقاتی بسازد
این طرح که در هسته ای ترین کشور دنیا (فرانسه) در حال انجام هست قرار هست و قرار هست عناصر پایدار تر و ارزان تراز اورانیوم را نیز مصرف کند و بسوزاند
!!!!!فکرشو بکنید ما می تونیم سوخت این نیروگاه رو از اب دریا تامین کنیم
و دیگر نیاز به استخراج پر درد سر عنصر کمیاب و گران قیمت اورانیوم نیست
اگه بخوام بیشتر توضیح بدم پر بازده ترین و کم خرج ترین نیروگاه جهان همین خورشید ما هست
که عناصر فراوانی(در اصل فراوان ترین و ارزان ترین عنصر) همچون هیدوژن را می سوزاند و به پسماند بی خطری مانند هلیم می دهد
این طرح هم گرته برداری از هسته خورشید هست
حالا عمق فاجعه رو ببینید
سخنان فریدون عباسی- رئیس سابق سازمان انرژی اتمی
طرح گداخت بهانهای برای فرار از غنیسازی
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه طرح گداخت بهانهای برای فرار از غنیسازی باشد، گفت: صنعت هستهای با جایگزینی مدیران تکنوکراتها به جای مدیران جهادی آسیب خواهد دید.
محورهای گفتوگوی تفصیلی فریدون عباسی با فارس: 6 هزار سانتریفیوژ مورد توافق در مذاکرات فرسوده شدهاند/ طرح گداخت بهانهای برای فرار از غنیسازی
من اصلا در این شک کردم که ایشون حتی دکتر باشه
ماشالله از متخصص جماعت هم دل خونی داره
این مدیریت جهادی دیگه چه کوفتی هست؟
حالا فکرشو بکنید که این جناب متخصص جهادی , معترض شرکت ما در طرح گداخت هم هستند
این حد از خیانت تاریخی مسئولین به کشور , شرم اورهست
------------------
این هم نیروگاه فرانسه
Here Comes the Sun
من شرکت در این پروژه رو به کل نیروگاههای هسته ای فعلی ترجیح می دم
اقایون هنوز هم نگران ضرر ایران در توافق هستید
@Serpentine, why did @AmazingAtheistFanboy get banned?
اگر میخوای فارسی جواب بدی بذارش تو این تاپیک که خلاف قوانین سایت نباشهمن گفتم بحث نکنیم اما مثل اینکه محسن خان بیخیال کره شمالی شدن ما نیست
البته دکتر عباسی خبر های امروز رو گوش نکردند
همین امروز خبرش اومد که قرار هست به زودی قرارداد 2 عدد نیروگاه با چین بسته بشه
دو عدد نیروگاه دیگر هم چند وقت پیش قراردادش با روسیه کامل شد
به گفته اقای صالحی :"ما در دوسال اینده 4 عدد نیروگاه هسته ای در حال ساخت خواهیم داشت"ه
تمام این نیروگاهها برای خنگ سازی و انتقال دما نیاز به اب سنگین دارند و این مایع هر چند بار نیز تعویض می شوند
مثل اب رادیات ماشین شما که هر چند وقت باید عوض بشه
از سخنان گهربار این متخصص این هست " دیگر لزومی ندارد که آب سنگین در این راکتور استفاده شود"ه
خوب محض اطلاع ما این اراک را برای اب سنگین ساختیم و اسمش هم روش هست نیروگاه اب سنگین اراک
گرچه دراثر واکنش تولید ایزوتوپ سنگین اب , پسماند پولوتونبم نیز تولید می کرد ولی اصل کارش اب سنگین بود
اب سنگین در ان استفاده نمی شود بلکه این نیروگاه اب سنگین را تولید می کند
و اگر این نیروگاه نباشه ما مجبور هستیم اب سنگین 5 تا نیروگاه خودمون را بخریم
البته یکی از خطوط قرمز رهبر جمهوری اسلامی , حفظ توان تولید اب سنگین در نیروگاه اراک بود
دوستان , من متنفر از استفاده کردن کلمات احساسی مثل " سرمایه ملی " برای خوراندن حرف به ملت هستم
العان هر چه قدر هم این فولاد ارزش داشته باشد , قرار نیست که به امریکا هدیه شود
باز هم دست خود ماست و در جاهای دیگر استفاده می شود نشد می توان اون رو فروخت
اصل قضیه . تکه ای فولاد یا رفع تحریم , کدام بیشتر به نفع سرمایه ملی هست؟
اگر میخوای فارسی جواب بدی بذارش تو این تاپیک که خلاف قوانین سایت نباشه
راکتور اراک آب سنگین تولید نمیکنه بلکه مصرف میکنه
اگر میخوای فارسی جواب بدی بذارش تو این تاپیک که خلاف قوانین سایت نباشه
عزیزم این یه تیکه فولاد نیست، ماحصل سالها تلاش و تحقیق دانشمندای ماست که دارهخارج میشه، سرمایه واقعی ما (تولید علم) هست که داره خارج میشه
صحبت از فولاد شد جایی که من هستم صبح تا شب سر و کارم با آلیاژهای فولاده. یه تیکه 200 گرمیش رو که اندازه دو تا بند انگشت شماست و چه بسا کار ریختگریش 5 دقیقه هم وقت نبرده باشه با قیمت 300 الی 400 هزار تومن بدست ما میرسه
واما فرق مدیرای تکنوکرات و جهادی
مدیرای تکنوکرات همونایی هستن که میرن برای داشتن دوتا دونه سانتریفیوژ به غرب گدایی میکنن دو سال صنعت هسته ای رو در قبال هیچ تعلیق کردن و آخرش هم بهشون اجازه ندادن
اگر میخوای فارسی جواب بدی بذارش تو این تاپیک که خلاف قوانین سایت نباشه
از خدا میخوام از ته دل، که این توافق در مجلس قبول بشه
خواهیم دید بعد از نابود شدن دستاوردای هسته ایمون آمریکاییها چقدر به قولشون عمل میکنن
عراقچی: اگر دبه کنند به سرعت به حالت قبل از مذاکرات برمیگردیم
سخنگوی اوباما: اگر ایران به روز اول بازگردد دیگر نه اراک دارد نه 19000 سانتریفیوژ و نه هفت تن ذخیره اورانیوم که بر اساس آن مذاکره کند
ضمانت اجرای توافق داشته های از دست داده ایران است
Saudi brother.. It happens for the exact reasons that Christians honer the birth and crucification of prophet Jesus (A.S), for the same reason that people honor rightious chamiopns who sacrified their lives for the sake of their people, they land or their relgion.
In Shia living to the memory of Karbala is recommended as it is recommended to cheer up in prophet Muhammad Be'sat day or Ghadir dar or Prophet Muhammad's birthday... This is very civilized to keep these incidents alive by holding the memory of these incidents and what happened in it. Specially if Muslims benefit from holding it.
Karbala has two messages generally. First, you not only can die for a good cause but you must look forward to it. Second, even though you are very little in numbers, don't worry. Righteous people were always in little numbers through out history. Being in little numbers does not mean to accept himulation and Zolm. I can say, this very distinct message of Karbala is well received by Shia. One of the main reasons Shia is very stubborn in its fight against Zolm and non-Muslim rulers is Karbala.
If it is something happened centuries ago and we must let it, I should tell you that most of what we as humans have today is based on something happened not centuries ago but sometimes thousands of years ago. It is our business as it is everybody else's business. Religion is not something racial or tribal so we let it go because it happened in an Arab society.. This does not just make sense bro...
No matter why Shia cries for Karbala, it obviously benefits them very much. It is an endless force in heart of every Muslim Shia to fight against Taghout and Zolm, don't be afraid if they are outnumbered and do the right thing. Karbala incident is one of the most morally pure and beautiful stories you have in whole world.
If you still has doubts about it, which you do but I know that you are not a blind متعصب guy. Therefore, I refer you to two different sources, may God guides all toward truth and love:
1- What Christian scholars are saying about Karbala:
Imam Hussain (A.S.) in View of Intellects, Philosophers and Orientalists
Al Hussein (a.s.) in the eyes on non-Muslims
Quotes about Imam Hussain (a.s) by renowned personalities
2- What Sunni Scholars said about Karbala:
Use translate.google.com if you like to read what main Sunni scholars think about Imama Hussein and Karbala:
عزاداری امام حسین علیه السلام در میان اهل سنت
Actually, no muslim can ignore the position of Imam Hussein with prophet Muhammad. He is a pure respect among all Muslims. Now, compare it with it Yazid ben Moaviyah.
I met a French guys who converted to Islam somewhere. We had the chance to have a dinner together. I asked him what made him choose Ah al beit to the majority Sunni sect. He said something very interesting.
He said during the time that he spent researching about Islam, he came along the Shia concept of "Ismat of Prophet and Ahl Al beit" then he started a comprehensive research about it.
"I have been studying all major religions in last 10 years and surprisingly I could not find a single sin in the lives of Muhammad (p.b.u.h) and his ahl al beit while there are plenty of sins in lives of other significant religious leaders including Sunni Kholafa" He said.
Infallibility is a good sign that Hussein would not have been fighting Yazid for a simple tribal reason. To know more about why Shia Muslims believe in infallibility of Prophet and ahl al beit I refer you to this book in google:
Shi'i Islam: Origins, Faith and Practices - Mohammad A. Shomali - Google Books
The Significance of the Ahl al-Bayt (The Prophet's Family)
So it is never about a war between tribal arabs centuries ago. It is about the concepts that arise from that incident and from a believe that your heart and soul as a human been and as a Muslim can not be indifferent to such a huge lesson in history of Islam.
Now read about who was YAZID:
Chapter 9: Who was Yazid? | A Probe into the History of Ashura' | Books on Islam and Muslims | Al-Islam.org
Or here:
Harrah – Another proof of Yazid’s transgression | Serat Online
Ahsant.. Exactly...
I now understand why Arabs acting the way they do now! Just accept your destiny! Absolute destiny only exists in backward ideologies...we as shia believe in Moderation. We in Shia fiqh say: لا جبر و لا اختیار بل بین الامرینPlain and simple acceptance of destiny
Man ghablan yek maghaaleh khoundam ke raaje' be bulghaar ha va croat ha boud va claim shode boud ke inha az mantaghey shomaal e balkh va jonoub e bukhara, mohajerat kardand be Europe. Vali evidence laazem hast.@rmi5[/USER]
ino khoondi:
founded their capital city, Zagreb. This name cannot be etymologically linked to any Slavic word so many scholars have suggested that it is derived from Zagros. Recent DNA testing has shown that the Croats, as well as other Slavic populations have considerable Indo-Iranian ancestry.
edame dar inja:
Hittites and Scythians: Slavic Roots in Antiquity? | Modern Rodnovery
Albate man fekr nemikonam ke een 2 mozoo be ham rabti dashte bashan va serfan asman risman kardan nevisande ru neshoon mide .@Serpentine @rmi5 @haman10 @Daneshmand @The Last of us @mohsen @Abii @New @Shahryar Hedayati @Siavash baghiye..
دوستان مقاله زیر را تازه خواندم گفتم شاید برا شما هم خالی از لطف نباشه که یک نگاهی بندازید و البته خوشحال میشم نظراتتون را درباره اش بدانم.
====================================================================
قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل در موضوع رفع تحریم های هسته ای این شورا علیه ایران، تصادفا در روزی آشنا در تاریخ معاصر صادر شده است.
قطعنامه ای که قرار شده به بحران هسته ای پایان بدهد، فارغ از آنکه در عمل به چنین نتیجه ای بینجامد یا نه، در ۲۹ تیرماه سالگرد صدور قطعنامه ۵۹۸ در مورد پایان جنگ ایران و عراق (در سال ۱۳۶۶) به تصویب رسیده است. ۲۹ تیر، همچنین روز اعلام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به افکار عمومی (در سال ۱۳۶۷) است.
این تقارن، به ویژه از آنجا اهمیت می یابد که در دو سال اخیر، مشابهتسازی میان خاتمه جنگ ایران و عراق و فرجام پرونده هسته ای، از محورهای آشنای تبلیغات مخالفان مذاکرات اتمی بوده و این فرایند، ظاهرا افکار عمومی ایران را بیش از گذشته در مورد تحولات ماه های پایانی جنگ حساس کرده است.
بعد از صدور قطعنامه ۵۹۸، عراقی ها به تدریج در جبهه های جنگ در موقعیت برتر قرار گرفتند و از شروع سال ۱۳۶۷، شکست هایی مکرر را بر نیروهای ایران وارد کردند. تصرف مجدد بندر فاو در ۲۸ فروردین، عقب راندن ایران از شرق بصره در ۴ خرداد، تصرف مجدد جزیره مجنون در ۴ تیر، تصرف عین خوش در ۲۱ تیر و تصرف موسیان و دهلران در ۲۲ تیر، از جمله دستاوردهای ارتش عراق در این مدت بودند. عقب نشینی اجباری ایران از خرمال و حلبچه در کردستان عراق در ۲۲ تیر (برای انتقال نیروها به جبهه های جنوب) نیز، در همین مقطع انجام شد
قطعنامه ۵۹۸، در شرایطی صادر شد که ایران در اسفند ۱۳۶۴بندر فاو تنها بندر ارتباطی عراق با خلیج فارس را فتح کرده و در بهمن ۱۳۶۵، به شرق بصره نزدیک شده بود. این قطعنامه، علاوه بر پایان جنگ، به پیش بینی راهکارهایی برای تعیین متجاوز نیز پرداخته بود که ایران بر آن تاکید داشت؛ اما مسئولان وقت کشور با امید کسب نتایج بهتر، به مدت یک سال از پذیرش قطعنامه جدید خودداری کردند.
این در حالی بود که بعد از صدور قطعنامه ۵۹۸، عراقی ها به تدریج در جبهه های جنگ در موقعیت برتر قرار گرفتند و از شروع سال ۱۳۶۷، شکست هایی مکرر را بر نیروهای ایران وارد کردند.
تصرف مجدد بندر فاو در ۲۸ فروردین، عقب راندن ایران از شرق بصره در ۴ خرداد، تصرف مجدد جزیره مجنون در ۴ تیر، تصرف عین خوش در ۲۱ تیر و تصرف موسیان و دهلران در ۲۲ تیر، از جمله دستاوردهای ارتش عراق در این مدت بودند. عقب نشینی اجباری ایران از خرمال و حلبچه در کردستان عراق در ۲۲ تیر (برای انتقال نیروها به جبهه های جنوب) نیز، در همین مقطع انجام شد.
همزمان با این شکست ها، تنش میان ایران و آمریکا در خلیج فارس نیز اوج گرفت که در نتیجه آن، نیروی دریایی ایالات متحده در ۲۹ فروردین دو سکوی نفتی ایران در میدان نفتی سلمان را تخریب و دو شناور جنگی سهند و جوشن را غرق کرد و در ۱۲ تیر، یک هواپیمای مسافربری ایرباس ایرانی را با ۲۹۰ مسافر هدف قرار داد که به کشته شدن تمام مسافران انجامید.
در چنین شرایطی بود که ایران از تصمیم خود برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خبر داد. متعاقبا، ایران در ۲۷ تیر ماه در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل، قطعنامه را پذیرفت و دو روز بعد، مردم هم از این تصمیم مطلع شدند: در ۲۹ تیرماه، صدا و سیمای جمهوری اسلامی پیام معروف امام خمینی را در مورد پذیرش قطعنامه منتشر کرد.
اعلام پذیرش قطعنامه، با توجه به پیروزی های پی در پی عراق در ماه های آخر جنگ، به برپایی "جشن پیروزی" در آن کشور منجر شد، اما فضای افکار عمومی در ایران، به کلی متفاوت بود.
این فضا، در پیام امام خمینی به مناسبت پذیرش قطعنامه نمود واضحی داشت. رهبر جمهوری اسلامی ایران در این پیام نوشت: "خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند. خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند.... و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام."
بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در تهران، عراق به حدی سرمست از پیروزی بود که هجوم گسترده ای را به داخل خاک ایران انجام داد تا از آخرین فرصت های ممکن برای قدرت نمایی در جبهه های جنگ استفاده کند. در این مقطع، هرچند عراق تا نزدیکی های خرمشهر پیش آمد و این شهر در آستانه سقوط مجدد قرار گرفت، اما ایران موفق شد که آخرین هجوم نیروهای عراقی را به عقب براند و سرانجام، در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ آتش بس برقرار شد.
پذیرش رسمی قطعنامه ۵۹۸، درست دو هفته پس از آن صورت گرفت که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، هرگونه تزلزل در ادامه جنگ با عراق را 'خیانت' دانسته بود. امام خمینی در پیام ۱۳ تیر خود تاکید داشت: امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ، خیانت به رسول اللّه ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است
اما دستاوردهای ایران "پس از" پذیرش آتش بس، تغییری در واقعیت جبهه های جنگ در یک سال "پیش از" پذیرش رسمی قطعنامه ایجاد نکرد.
به طور مشخص، یک سال تاخیر در پذیرش قطعنامه، به از دست رفتن متصرفات ایران در شرق بصره، بندر فاو، جزیره مجنون و شهرهای حلبچه، خرمال، موسیان و دهلران منجر شد (مهران نیز در ۳۱ تیر اشغال شد و تا پایان جنگ در اشغال باقی ماند). این تاخیر، همچنین به وارد آمدن تلفات سنگین به اسکله های نفتی، شناورهای نظامی و شهروندان غیرنظامی ایران بر اثر حملات آمریکا انجامید.
نقش "اطلاعات غلط"
امام خمینی در پیام خود به مناسبت پذیرش قطعنامه تاکید داشت که 'تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بوده' اما بنا به عواملی نظر خود را تغییر داده است. این تاکید، ظاهرا اشاره ای به اطلاعات جدید رهبر وقت از وضعیت 'واقعی' جنگ در پی دریافت نامه فرمانده سپاه داشت و لاجرم، سوالی تعیین کننده را به پیش می کشید: اینکه آیا اگر امام خمینی زودتر در جریان وضعیت 'واقعی' جنگ قرار گرفته بود، باز هم پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را تا تیر ماه ۱۳۶۷ به تعویق می انداخت؟
با این حال، امام خمینی در پیام ۲۹ تیر ۱۳۶۷ به مناسبت پذیرش قطعنامه، از تغییر ناگهانی نگرش خود راجع به ادامه جنگ سخن گفت.
وی اعلام کرد: "من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مى دیدم، ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلا خوددارى مى کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم."
هرچند شهروندان معمولی ایران که پیام رهبر خود در مورد پذیرش قطعنامه را می شنیدند، احتمالا تصوری از "عوامل" مورد اشاره در پیام نداشتند، اما وی در جلسه ۲۵ تیرماه خود با مسئولان ارشد حکومت، مهم ترین این عوامل را جمع بندی "تکان دهنده" فرماندهی سپاه پاسداران در مورد وضعیت جنگ دانسته بود.
امام خمینی توضیح داده بود که این نامه "یکی از دهها گزارش نظامی، سیاسی است" که بعد از "شکستهای اخیر" به وی رسیده و می افزود: "به اعتراف جانشینی فرمانده کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ میباشد."
به نوشته امام خمینی: "فرمانده مزبور نوشته است تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم. ممکن است در صورت داشتن وسایلی که در طول پنج سال به دست میآوریم قدرت عملیات انهدامی و یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است، داشته باشیم میتوان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی داشته باشیم. وی میگوید قابل ذکر است که باید توسعه نیروی سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نیم افزایش پیدا کند، او آورده است البته امریکا را هم باید از خلیج فارس بیرون کنیم والا موفق نخواهیم بود."
او در بخشی دیگر از نامه خود، که در آن نیز همچون پیام ۲۹ تیر آرزوی "شهادت" می کرد، نوشته بود که فرمانده وقت سپاه، "با ذکر این مطالب میگوید باید باز هم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست".
این تاکیدات، به وضوح حکایت از آن داشت که تصمیم رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر پذیرش قطعنامه، بعد از دریافت اطلاعات غیرمنتظره راجع به میزان آمادگی واقعی نیروهای نظامی ایران در مقابل ارتش عراق صورت گرفته است.
واقعیتی که پذیرش آن، لاجرم سوالی تعیین کننده را به پیش می کشید: اینکه آیا اگر امام خمینی زودتر در جریان وضعیت "واقعی" جنگ قرار گرفته بود، باز هم پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را تا تیر ماه ۱۳۶۷ به تعویق میانداخت؟
مروری بر اظهارنظرها و پیش بینی های مدافعان سیاست هسته ای ایران در دولت های نهم و دهم، نشان می دهد که حداقل بخش مهمی از مواضع آنان مبتنی بر پیش فرض هایی خوش بینانه بوده که در عمل، محقق نشده اند. پیش بینی فرستاده نشدن پرونده هسته ای از شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت، پیش بینی وتوی روسیه یا چین در شورای امنیت برای جلوگیری از تحریم ایران، تصور محدود ماندن سطح تحریم ها به آنچه کشور در گذشته تجربه کرده بود (تکرار این سخن که ایران از سه دهه پیش تحریم بوده و از وضع تحریم های جدید نگرانی ندارد)، تصور اینکه جمهوری اسلامی خواهد توانست تحریم های جدید بانکی و نفتی را به طور موثر 'دور بزند'، انتظار اینکه کشورهای آسیایی، چین یا روسیه با تحریم های نفتی و مالی وضع شده علیه ایران همکاری نکنند، ... از جمله این پیش فرض های غیرواقعی بوده اند
سوال کلی تر اینکه، آیا به نفع ایران بود که قطعنامه را پس از صدور آن در تیر ۱۳۶۶ بپذیرد، یا در تیر ۱۳۶۷ - و به دنبال از دست دادن تمام متصرفات مهم خود در خاک عراق و بخش هایی از خاک کشور؟
"تصورات" هسته ای
در پی انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲، موافقان و مخالفان مذاکرات هسته ای، این پرونده را از زوایای گوناگون به جنگ ایران و عراق و نحوه پایان آن تشبیه کرده اند.
فارغ از زوایا یا انگیزه های این مشابهت سازی ها، به نظر می رسد که یک دلیل برجسته شباهت این دو بحران، نقش اطلاعات یا تصورات غلط در تصمیم گیری های مسئولانِ مخالف انعطاف بوده است.
در سال های اخیر، برخی از تصورات مقام های ارشد دولت سابق در مورد پرونده هسته ای، مورد اشاره منتقدان سیاست اتمی ایران در زمان آقای احمدی نژاد قرار گرفته است.
به عنوان نمونه، حسین موسویان از مذاکره کنندگان هسته ای ایران در زمان دولت محمد خاتمی، در بهمن ۱۳۹۲ گفته است: "عمده منتقدان ما در دولت خاتمی باور و فرضشان این بود که ارجاع به شورای امنیت یک بلوف است"؛ یا صادق خرازی سفیر اسبق ایران در سازمان ملل، در اردیبهشت ۱۳۹۴ روایت کرده که وزارت امور خارجه آقای احمدی نژاد قبل از ارسال پرونده هسته ای به شورای امنیت، به شورای عالی امنیت ملی اطمینان داده بود که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. محمد هاشمی از اعضای وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام هم، در آبان ۱۳۸۶ گفته است که قبل از ارجاع پرونده هسته ای به شورای امنیت "برخی معتقد بودند که پرونده به شورای امنیت نمی رود" و "هنگامی که این اتفاق افتاد، باز برخی گفتند، که قطعنامه ای علیه ایران صادر نمی شود".
در بیانی مشابه، امیرحسین زمانی نیا عضو تیم مذاکره کننده هسته ای در زمان محمد خاتمی، در دی ماه ۱۳۹۲ نقل کرده است: "سال ۸۴ و پس از پیروزی آقای احمدی نژاد عموم دولت مردان و کسانی که در آن دوره سمت داشتند، با قاطعیت اظهار می داشتند که پرونده ایران به شورای امنیت نمی رود. این روند تا روز ماقبل رفتن پرونده ما به شورای امنیت نیز ادامه داشت. در مقطعی مقامات عالی رتبه دولت می گفتند اینها بلوف است و پرونده ایران به شورای امنیت نمی رود. بعدها پرونده به شورای امنیت برده شد، اما باز هم اظهار داشتند که قطعنامه صادر نخواهد شد. پیش نویس قطعنامه آماده شد، باز هم مدعی شدند که روس ها آن را وتو خواهند کرد. اما باز هم وتویی در کار نبود."
مروری بر اظهارنظرها و پیش بینی های مدافعان سیاست هسته ای ایران در دولت های نهم و دهم، نشان می دهد که بخش قابل توجهی از مواضع آنان مبتنی بر پیش فرض هایی خوش بینانه بوده که در عمل، محقق نشدهاند.
پیش بینیِ فرستاده نشدن پرونده هسته ای از شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت، پیش بینی وتوی روسیه یا چین در شورای امنیت برای جلوگیری از تحریم ایران، تصور محدود ماندن سطح تحریمها به آنچه کشور در گذشته تجربه کرده بود (تکرار این سخن که ایران از سه دهه پیش تحریم بوده و از وضع تحریم های جدید نگرانی ندارد)، تصور اینکه جمهوری اسلامی خواهد توانست تحریم های جدید بانکی و نفتی را به طور موثر "دور بزند"، انتظار اینکه کشورهای آسیایی، چین یا روسیه با تحریم های نفتی و مالی وضع شده علیه ایران همکاری نکنند، ... از جمله این پیش فرض های غیرواقعی بوده اند.
اظهارنظرهایی همچون "کاغذپاره" نامیدن تحریم ها و تاکیدات مکرر بر بی اثر بودن آنها بر وضعیت اقتصادی ایران، احتمالا به طور عمده با اهداف تبلیغاتی بیان می شدند؛ اما شواهدی وجود دارد که حکایت دارند حداقل بخشی از این اظهارات، ریشه در تصورات رئیس جمهور وقت ایران از نظام جهانی داشته است.
حسن روحانی در کتاب "امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای"، که در آن خاطرات وی از زمان تصدی مسئولیت مذاکرات هسته ای بازگو شده، خاطره عجیبی را از جلسه خود با محمود احمدی نژاد در آستانه جلسه فوق العاده ۱۸ مرداد ۱۳۸۴ شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد ایران نقل کرده که خوش بینی های آقای احمدی نژاد در مورد پرونده را – تا حد تصور حل مشکل هسته ای ایران با پرداخت پول به آژانس– نشان میدهد.
آقای روحانی می نویسد: "بحث شد که آژانس تحت نفوذ غرب است. پرسیدند چرا آژانس تحت نفوذ آنهاست؟ گفتم برای اینکه هم بیشتر بودجه آژانس را آنها میدهند و هم بر اکثر کشورهای عضو نفوذ دارند. [آقای احمدینژاد] گفت: هزینههای آژانس در سال چقدر است؟ گفتم نمیدانم، مثلاً چند صد میلیون دلار. گفتند شما همین حالا به البرادعی زنگ بزنید و بگویید ما کل مخارج آژانس را پرداخت میکنیم."
شاید تفاوت اصلی توافق هسته ای با مقطع پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در این باشد که در مورد اخیر، قبل از آنکه 'خیلی دیر شده باشد' ایران راه حل حقوقی برای پایان بحران را قبول کرده است. در مقام مقایسه، گویی این بار ایران قطعنامه ۵۹۸ را، نه در تیر ماه ۱۳۶۷ و به دنبال شکست نظامی در حفظ متصرفاتی چون فاو، مجنون، حلبچه، خرمال، موسیان، دهلران و زمین های شرق بصره- که بعد از صدور آن در تیر ماه ۱۳۶۶ پذیرفته است
دوست من این یارو سعودی رو ولش کن این اصن مسلمون نیست.[USER=136148]@Serpentine mishe begi alan ke 3 setare shodam cheghadr hoghoogham ro ezafe mikonid/? bone taghzieh ham midin? bilite nim bahaye parke abi chi? hala baraye khali naboodan arizeh man khodam axe khodam ro ba axe dokhtare hamsayamoon avaz kardam ke az ghaza oonam Scythian hast!
@rmi5[/USER]
ino khoondi:
founded their capital city, Zagreb. This name cannot be etymologically linked to any Slavic word so many scholars have suggested that it is derived from Zagros. Recent DNA testing has shown that the Croats, as well as other Slavic populations have considerable Indo-Iranian ancestry.
edame dar inja:
Hittites and Scythians: Slavic Roots in Antiquity? | Modern Rodnovery
I now understand why Arabs acting the way they do now! Just accept your destiny! Absolute destiny only exists in backward ideologies...we as shia believe in Moderation. We in Shia fiqh say: لا جبر و لا اختیار بل بین الامرین
Iranian Shia woke up a while ago.. it is Arab Sunnis' turn to leave their frozen mindset/ culture/interpretation of Islam and start over new...
History is there to learn and to keep alive so we don't commit the same mistake twice..
btw, انا لله و انا الیه راجعون has nothing to do with accepting your destiny as a nation...it could be true when there is some death in your family or friends... It means lots of other things but not what you say for sure..
I now understand why Arabs despite huge bad experiences in history still can not learn from it and still expose themselves to those mistakes again...
Arabs for most of their history got back stabbed with non-Muslims and their own mindset... Western imperial nations himulated them so much and still are doing... ISrael comes with the help of UK sweeps away Arab lands and kill hundreds of thousands of them, make millions flee of their lands and yet not so long later... only couple of decades later actually... Arabs starting to forget all the misery they had from Israel and simply leave it behind seeking peace!! It is more of a piss than peace...
This is a very dangerous belief and will leave no place for Arabs in future as it left no place for them so far...
Destiny believers are those who are so weak that can not do a damn thing about the miseries they were brought to them... Destiny is for those of so naive to fix everything by saying... Leave it behind... It is Destiny and we must accept it...
Arabs if want to wake up once and for all, must first change their stone age tribal system and then instead of waiting for a miracle or a western hand to help them wake up, rely on their multi-million population.... Arabs if want to wake up, they must first define what is Islam... Is it against Muslims going after science and progress... they must define where they are standing... Is Islam against independence... Is Islam against working hard... Is Islam Sunnah or a dynamic Fiqh that teaches you to be flexiable and adapt yourself to the new.... or it is just to say وبشر الصابرين الذين إذا أصابتهم مصيبة قالوا إنا لله وإنا إليه راجعون
@Shahryar Hedayati @rahi2357@Serpentine @rmi5 @haman10 @Daneshmand @The Last of us @mohsen @Abii @New @Shahryar Hedayati @Siavash baghiye..
دوستان مقاله زیر را تازه خواندم گفتم شاید برا شما هم خالی از لطف نباشه که یک نگاهی بندازید و البته خوشحال میشم نظراتتون را درباره اش بدانم.
====================================================================
قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل در موضوع رفع تحریم های هسته ای این شورا علیه ایران، تصادفا در روزی آشنا در تاریخ معاصر صادر شده است.
قطعنامه ای که قرار شده به بحران هسته ای پایان بدهد، فارغ از آنکه در عمل به چنین نتیجه ای بینجامد یا نه، در ۲۹ تیرماه سالگرد صدور قطعنامه ۵۹۸ در مورد پایان جنگ ایران و عراق (در سال ۱۳۶۶) به تصویب رسیده است. ۲۹ تیر، همچنین روز اعلام پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به افکار عمومی (در سال ۱۳۶۷) است.
این تقارن، به ویژه از آنجا اهمیت می یابد که در دو سال اخیر، مشابهتسازی میان خاتمه جنگ ایران و عراق و فرجام پرونده هسته ای، از محورهای آشنای تبلیغات مخالفان مذاکرات اتمی بوده و این فرایند، ظاهرا افکار عمومی ایران را بیش از گذشته در مورد تحولات ماه های پایانی جنگ حساس کرده است.
بعد از صدور قطعنامه ۵۹۸، عراقی ها به تدریج در جبهه های جنگ در موقعیت برتر قرار گرفتند و از شروع سال ۱۳۶۷، شکست هایی مکرر را بر نیروهای ایران وارد کردند. تصرف مجدد بندر فاو در ۲۸ فروردین، عقب راندن ایران از شرق بصره در ۴ خرداد، تصرف مجدد جزیره مجنون در ۴ تیر، تصرف عین خوش در ۲۱ تیر و تصرف موسیان و دهلران در ۲۲ تیر، از جمله دستاوردهای ارتش عراق در این مدت بودند. عقب نشینی اجباری ایران از خرمال و حلبچه در کردستان عراق در ۲۲ تیر (برای انتقال نیروها به جبهه های جنوب) نیز، در همین مقطع انجام شد
قطعنامه ۵۹۸، در شرایطی صادر شد که ایران در اسفند ۱۳۶۴بندر فاو تنها بندر ارتباطی عراق با خلیج فارس را فتح کرده و در بهمن ۱۳۶۵، به شرق بصره نزدیک شده بود. این قطعنامه، علاوه بر پایان جنگ، به پیش بینی راهکارهایی برای تعیین متجاوز نیز پرداخته بود که ایران بر آن تاکید داشت؛ اما مسئولان وقت کشور با امید کسب نتایج بهتر، به مدت یک سال از پذیرش قطعنامه جدید خودداری کردند.
این در حالی بود که بعد از صدور قطعنامه ۵۹۸، عراقی ها به تدریج در جبهه های جنگ در موقعیت برتر قرار گرفتند و از شروع سال ۱۳۶۷، شکست هایی مکرر را بر نیروهای ایران وارد کردند.
تصرف مجدد بندر فاو در ۲۸ فروردین، عقب راندن ایران از شرق بصره در ۴ خرداد، تصرف مجدد جزیره مجنون در ۴ تیر، تصرف عین خوش در ۲۱ تیر و تصرف موسیان و دهلران در ۲۲ تیر، از جمله دستاوردهای ارتش عراق در این مدت بودند. عقب نشینی اجباری ایران از خرمال و حلبچه در کردستان عراق در ۲۲ تیر (برای انتقال نیروها به جبهه های جنوب) نیز، در همین مقطع انجام شد.
همزمان با این شکست ها، تنش میان ایران و آمریکا در خلیج فارس نیز اوج گرفت که در نتیجه آن، نیروی دریایی ایالات متحده در ۲۹ فروردین دو سکوی نفتی ایران در میدان نفتی سلمان را تخریب و دو شناور جنگی سهند و جوشن را غرق کرد و در ۱۲ تیر، یک هواپیمای مسافربری ایرباس ایرانی را با ۲۹۰ مسافر هدف قرار داد که به کشته شدن تمام مسافران انجامید.
در چنین شرایطی بود که ایران از تصمیم خود برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خبر داد. متعاقبا، ایران در ۲۷ تیر ماه در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل، قطعنامه را پذیرفت و دو روز بعد، مردم هم از این تصمیم مطلع شدند: در ۲۹ تیرماه، صدا و سیمای جمهوری اسلامی پیام معروف امام خمینی را در مورد پذیرش قطعنامه منتشر کرد.
اعلام پذیرش قطعنامه، با توجه به پیروزی های پی در پی عراق در ماه های آخر جنگ، به برپایی "جشن پیروزی" در آن کشور منجر شد، اما فضای افکار عمومی در ایران، به کلی متفاوت بود.
این فضا، در پیام امام خمینی به مناسبت پذیرش قطعنامه نمود واضحی داشت. رهبر جمهوری اسلامی ایران در این پیام نوشت: "خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند. خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند.... و بدا به حال من که هنوز مانده ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده ام."
بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در تهران، عراق به حدی سرمست از پیروزی بود که هجوم گسترده ای را به داخل خاک ایران انجام داد تا از آخرین فرصت های ممکن برای قدرت نمایی در جبهه های جنگ استفاده کند. در این مقطع، هرچند عراق تا نزدیکی های خرمشهر پیش آمد و این شهر در آستانه سقوط مجدد قرار گرفت، اما ایران موفق شد که آخرین هجوم نیروهای عراقی را به عقب براند و سرانجام، در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ آتش بس برقرار شد.
پذیرش رسمی قطعنامه ۵۹۸، درست دو هفته پس از آن صورت گرفت که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، هرگونه تزلزل در ادامه جنگ با عراق را 'خیانت' دانسته بود. امام خمینی در پیام ۱۳ تیر خود تاکید داشت: امروز تردید به هر شکلی خیانت به اسلام است، غفلت از مسائل جنگ، خیانت به رسول اللّه ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است
اما دستاوردهای ایران "پس از" پذیرش آتش بس، تغییری در واقعیت جبهه های جنگ در یک سال "پیش از" پذیرش رسمی قطعنامه ایجاد نکرد.
به طور مشخص، یک سال تاخیر در پذیرش قطعنامه، به از دست رفتن متصرفات ایران در شرق بصره، بندر فاو، جزیره مجنون و شهرهای حلبچه، خرمال، موسیان و دهلران منجر شد (مهران نیز در ۳۱ تیر اشغال شد و تا پایان جنگ در اشغال باقی ماند). این تاخیر، همچنین به وارد آمدن تلفات سنگین به اسکله های نفتی، شناورهای نظامی و شهروندان غیرنظامی ایران بر اثر حملات آمریکا انجامید.
نقش "اطلاعات غلط"
امام خمینی در پیام خود به مناسبت پذیرش قطعنامه تاکید داشت که 'تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بوده' اما بنا به عواملی نظر خود را تغییر داده است. این تاکید، ظاهرا اشاره ای به اطلاعات جدید رهبر وقت از وضعیت 'واقعی' جنگ در پی دریافت نامه فرمانده سپاه داشت و لاجرم، سوالی تعیین کننده را به پیش می کشید: اینکه آیا اگر امام خمینی زودتر در جریان وضعیت 'واقعی' جنگ قرار گرفته بود، باز هم پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را تا تیر ماه ۱۳۶۷ به تعویق می انداخت؟
با این حال، امام خمینی در پیام ۲۹ تیر ۱۳۶۷ به مناسبت پذیرش قطعنامه، از تغییر ناگهانی نگرش خود راجع به ادامه جنگ سخن گفت.
وی اعلام کرد: "من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجراى آن مى دیدم، ولى به واسطه حوادث و عواملى که از ذکر آن فعلا خوددارى مى کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامى کارشناسان سیاسى و نظامى سطح بالاى کشور، که من به تعهد و دلسوزى و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم."
هرچند شهروندان معمولی ایران که پیام رهبر خود در مورد پذیرش قطعنامه را می شنیدند، احتمالا تصوری از "عوامل" مورد اشاره در پیام نداشتند، اما وی در جلسه ۲۵ تیرماه خود با مسئولان ارشد حکومت، مهم ترین این عوامل را جمع بندی "تکان دهنده" فرماندهی سپاه پاسداران در مورد وضعیت جنگ دانسته بود.
امام خمینی توضیح داده بود که این نامه "یکی از دهها گزارش نظامی، سیاسی است" که بعد از "شکستهای اخیر" به وی رسیده و می افزود: "به اعتراف جانشینی فرمانده کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ میباشد."
به نوشته امام خمینی: "فرمانده مزبور نوشته است تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم. ممکن است در صورت داشتن وسایلی که در طول پنج سال به دست میآوریم قدرت عملیات انهدامی و یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است، داشته باشیم میتوان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی داشته باشیم. وی میگوید قابل ذکر است که باید توسعه نیروی سپاه به هفت برابر و ارتش به دو برابر و نیم افزایش پیدا کند، او آورده است البته امریکا را هم باید از خلیج فارس بیرون کنیم والا موفق نخواهیم بود."
او در بخشی دیگر از نامه خود، که در آن نیز همچون پیام ۲۹ تیر آرزوی "شهادت" می کرد، نوشته بود که فرمانده وقت سپاه، "با ذکر این مطالب میگوید باید باز هم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست".
این تاکیدات، به وضوح حکایت از آن داشت که تصمیم رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر پذیرش قطعنامه، بعد از دریافت اطلاعات غیرمنتظره راجع به میزان آمادگی واقعی نیروهای نظامی ایران در مقابل ارتش عراق صورت گرفته است.
واقعیتی که پذیرش آن، لاجرم سوالی تعیین کننده را به پیش می کشید: اینکه آیا اگر امام خمینی زودتر در جریان وضعیت "واقعی" جنگ قرار گرفته بود، باز هم پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را تا تیر ماه ۱۳۶۷ به تعویق میانداخت؟
مروری بر اظهارنظرها و پیش بینی های مدافعان سیاست هسته ای ایران در دولت های نهم و دهم، نشان می دهد که حداقل بخش مهمی از مواضع آنان مبتنی بر پیش فرض هایی خوش بینانه بوده که در عمل، محقق نشده اند. پیش بینی فرستاده نشدن پرونده هسته ای از شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت، پیش بینی وتوی روسیه یا چین در شورای امنیت برای جلوگیری از تحریم ایران، تصور محدود ماندن سطح تحریم ها به آنچه کشور در گذشته تجربه کرده بود (تکرار این سخن که ایران از سه دهه پیش تحریم بوده و از وضع تحریم های جدید نگرانی ندارد)، تصور اینکه جمهوری اسلامی خواهد توانست تحریم های جدید بانکی و نفتی را به طور موثر 'دور بزند'، انتظار اینکه کشورهای آسیایی، چین یا روسیه با تحریم های نفتی و مالی وضع شده علیه ایران همکاری نکنند، ... از جمله این پیش فرض های غیرواقعی بوده اند
سوال کلی تر اینکه، آیا به نفع ایران بود که قطعنامه را پس از صدور آن در تیر ۱۳۶۶ بپذیرد، یا در تیر ۱۳۶۷ - و به دنبال از دست دادن تمام متصرفات مهم خود در خاک عراق و بخش هایی از خاک کشور؟
"تصورات" هسته ای
در پی انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲، موافقان و مخالفان مذاکرات هسته ای، این پرونده را از زوایای گوناگون به جنگ ایران و عراق و نحوه پایان آن تشبیه کرده اند.
فارغ از زوایا یا انگیزه های این مشابهت سازی ها، به نظر می رسد که یک دلیل برجسته شباهت این دو بحران، نقش اطلاعات یا تصورات غلط در تصمیم گیری های مسئولانِ مخالف انعطاف بوده است.
در سال های اخیر، برخی از تصورات مقام های ارشد دولت سابق در مورد پرونده هسته ای، مورد اشاره منتقدان سیاست اتمی ایران در زمان آقای احمدی نژاد قرار گرفته است.
به عنوان نمونه، حسین موسویان از مذاکره کنندگان هسته ای ایران در زمان دولت محمد خاتمی، در بهمن ۱۳۹۲ گفته است: "عمده منتقدان ما در دولت خاتمی باور و فرضشان این بود که ارجاع به شورای امنیت یک بلوف است"؛ یا صادق خرازی سفیر اسبق ایران در سازمان ملل، در اردیبهشت ۱۳۹۴ روایت کرده که وزارت امور خارجه آقای احمدی نژاد قبل از ارسال پرونده هسته ای به شورای امنیت، به شورای عالی امنیت ملی اطمینان داده بود که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. محمد هاشمی از اعضای وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام هم، در آبان ۱۳۸۶ گفته است که قبل از ارجاع پرونده هسته ای به شورای امنیت "برخی معتقد بودند که پرونده به شورای امنیت نمی رود" و "هنگامی که این اتفاق افتاد، باز برخی گفتند، که قطعنامه ای علیه ایران صادر نمی شود".
در بیانی مشابه، امیرحسین زمانی نیا عضو تیم مذاکره کننده هسته ای در زمان محمد خاتمی، در دی ماه ۱۳۹۲ نقل کرده است: "سال ۸۴ و پس از پیروزی آقای احمدی نژاد عموم دولت مردان و کسانی که در آن دوره سمت داشتند، با قاطعیت اظهار می داشتند که پرونده ایران به شورای امنیت نمی رود. این روند تا روز ماقبل رفتن پرونده ما به شورای امنیت نیز ادامه داشت. در مقطعی مقامات عالی رتبه دولت می گفتند اینها بلوف است و پرونده ایران به شورای امنیت نمی رود. بعدها پرونده به شورای امنیت برده شد، اما باز هم اظهار داشتند که قطعنامه صادر نخواهد شد. پیش نویس قطعنامه آماده شد، باز هم مدعی شدند که روس ها آن را وتو خواهند کرد. اما باز هم وتویی در کار نبود."
مروری بر اظهارنظرها و پیش بینی های مدافعان سیاست هسته ای ایران در دولت های نهم و دهم، نشان می دهد که بخش قابل توجهی از مواضع آنان مبتنی بر پیش فرض هایی خوش بینانه بوده که در عمل، محقق نشدهاند.
پیش بینیِ فرستاده نشدن پرونده هسته ای از شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت، پیش بینی وتوی روسیه یا چین در شورای امنیت برای جلوگیری از تحریم ایران، تصور محدود ماندن سطح تحریمها به آنچه کشور در گذشته تجربه کرده بود (تکرار این سخن که ایران از سه دهه پیش تحریم بوده و از وضع تحریم های جدید نگرانی ندارد)، تصور اینکه جمهوری اسلامی خواهد توانست تحریم های جدید بانکی و نفتی را به طور موثر "دور بزند"، انتظار اینکه کشورهای آسیایی، چین یا روسیه با تحریم های نفتی و مالی وضع شده علیه ایران همکاری نکنند، ... از جمله این پیش فرض های غیرواقعی بوده اند.
اظهارنظرهایی همچون "کاغذپاره" نامیدن تحریم ها و تاکیدات مکرر بر بی اثر بودن آنها بر وضعیت اقتصادی ایران، احتمالا به طور عمده با اهداف تبلیغاتی بیان می شدند؛ اما شواهدی وجود دارد که حکایت دارند حداقل بخشی از این اظهارات، ریشه در تصورات رئیس جمهور وقت ایران از نظام جهانی داشته است.
حسن روحانی در کتاب "امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای"، که در آن خاطرات وی از زمان تصدی مسئولیت مذاکرات هسته ای بازگو شده، خاطره عجیبی را از جلسه خود با محمود احمدی نژاد در آستانه جلسه فوق العاده ۱۸ مرداد ۱۳۸۴ شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در مورد ایران نقل کرده که خوش بینی های آقای احمدی نژاد در مورد پرونده را – تا حد تصور حل مشکل هسته ای ایران با پرداخت پول به آژانس– نشان میدهد.
آقای روحانی می نویسد: "بحث شد که آژانس تحت نفوذ غرب است. پرسیدند چرا آژانس تحت نفوذ آنهاست؟ گفتم برای اینکه هم بیشتر بودجه آژانس را آنها میدهند و هم بر اکثر کشورهای عضو نفوذ دارند. [آقای احمدینژاد] گفت: هزینههای آژانس در سال چقدر است؟ گفتم نمیدانم، مثلاً چند صد میلیون دلار. گفتند شما همین حالا به البرادعی زنگ بزنید و بگویید ما کل مخارج آژانس را پرداخت میکنیم."
شاید تفاوت اصلی توافق هسته ای با مقطع پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در این باشد که در مورد اخیر، قبل از آنکه 'خیلی دیر شده باشد' ایران راه حل حقوقی برای پایان بحران را قبول کرده است. در مقام مقایسه، گویی این بار ایران قطعنامه ۵۹۸ را، نه در تیر ماه ۱۳۶۷ و به دنبال شکست نظامی در حفظ متصرفاتی چون فاو، مجنون، حلبچه، خرمال، موسیان، دهلران و زمین های شرق بصره- که بعد از صدور آن در تیر ماه ۱۳۶۶ پذیرفته است
wise word my brother. I can not understand how he accepted to be humiliated .if it is accepted the defeat. so do not waste your time to answer them, it was the way before us and not deriere us.[USER=136148]@Serpentine mishe begi alan ke 3 setare shodam cheghadr hoghoogham ro ezafe mikonid/? bone taghzieh ham midin? bilite nim bahaye parke abi chi? hala baraye khali naboodan arizeh man khodam axe khodam ro ba axe dokhtare hamsayamoon avaz kardam ke az ghaza oonam Scythian hast!
@rmi5[/USER]
ino khoondi:
founded their capital city, Zagreb. This name cannot be etymologically linked to any Slavic word so many scholars have suggested that it is derived from Zagros. Recent DNA testing has shown that the Croats, as well as other Slavic populations have considerable Indo-Iranian ancestry.
edame dar inja:
Hittites and Scythians: Slavic Roots in Antiquity? | Modern Rodnovery
I now understand why Arabs acting the way they do now! Just accept your destiny! Absolute destiny only exists in backward ideologies...we as shia believe in Moderation. We in Shia fiqh say: لا جبر و لا اختیار بل بین الامرین
Iranian Shia woke up a while ago.. it is Arab Sunnis' turn to leave their frozen mindset/ culture/interpretation of Islam and start over new...
History is there to learn and to keep alive so we don't commit the same mistake twice..
btw, انا لله و انا الیه راجعون has nothing to do with accepting your destiny as a nation...it could be true when there is some death in your family or friends... It means lots of other things but not what you say for sure..
I now understand why Arabs despite huge bad experiences in history still can not learn from it and still expose themselves to those mistakes again...
Arabs for most of their history got back stabbed with non-Muslims and their own mindset... Western imperial nations himulated them so much and still are doing... ISrael comes with the help of UK sweeps away Arab lands and kill hundreds of thousands of them, make millions flee of their lands and yet not so long later... only couple of decades later actually... Arabs starting to forget all the misery they had from Israel and simply leave it behind seeking peace!! It is more of a piss than peace...
This is a very dangerous belief and will leave no place for Arabs in future as it left no place for them so far...
Destiny believers are those who are so weak that can not do a damn thing about the miseries they were brought to them... Destiny is for those of so naive to fix everything by saying... Leave it behind... It is Destiny and we must accept it...
Arabs if want to wake up once and for all, must first change their stone age tribal system and then instead of waiting for a miracle or a western hand to help them wake up, rely on their multi-million population.... Arabs if want to wake up, they must first define what is Islam... Is it against Muslims going after science and progress... they must define where they are standing... Is Islam against independence... Is Islam against working hard... Is Islam Sunnah or a dynamic Fiqh that teaches you to be flexiable and adapt yourself to the new.... or it is just to say وبشر الصابرين الذين إذا أصابتهم مصيبة قالوا إنا لله وإنا إليه راجعون
Stop talking Persian I understand anything@Shahryar Hedayati @rahi2357
Dar mored e grogan giri ham daghighan hamin daastan ettefaagh oftaad. Ya'ni tou har 3 ta bohran e asli ye ba'd az enghelaab(georgaan giri(va gharaardaad e Aljazaayer), Jang, haste-i) daghighan yek daastan tekraar shod.
dalilesh ham yek chiz hastesh aziz. ma mohandes ha, yek chizi hast touye "system theory" ke behesh migim feedback. Rouznaameh ha, ahzaab e siyaasi ye mokhaalef, ... daghighan feedback hastand. Tou mohandesi, hamisheh migand ageh system bedoun e feedback baasheh, system be tor e shadid be yek samti keshide misheh va be fanaa mire. Vaghti ham dar e rouznaameh va ahzab e vaghe'i ye mokhaalef(na in eslaah talab haye faased e dozaari) ra mibandi, kaar e ejraayi e mamlekat miyofte dast e yek mosht gaav ke faghat sho'aar midand va hichchizi(hattaa andaaze yek gaav) nemifahman. aakharesh ham chon feedback nist, rahbari ye mamlekat ham chizi nemifahme, magar inke kaar be shekast e kaamel keshide beshe, ke digeh hich jour nasheh poushoundesh. Be zabaan e saade va elmi, Ghaziye Iran ham hamin hast digeh.
wise word my brother. I can not understand how he accepted to be humiliated .if it is accepted the defeat. so do not waste your time to answer them, it was the way before us and not deriere us.
Stop talking Persian I understand anything