What's new

Iranian Chill Thread

Im gonna see it today!

kooftet beshe. :( jk
Dude, I guess I have been misunderstood here (maybe my bad), but I tried my best to clear my point via post number 18081.


!!! :lol: I feel like my post has been delivered via 20:30 news, I never meant that way, based on many reports, even many Americans are incapable of expressing their feelings correctly, I never meant to make them a sample, or to humiliate our culture, but sorry if it looked that way.



:tup: Happy to hear that, wish you all the best, in your relation.



:enjoy:
Dude, I don't like to seem like a damn psychologist, here, but this is a source of concern, either. :enjoy:
I think I need to have a counseling session with her, too.:lol:

Sorry mate, seems I misunderstood you.
 
I have the same problem too , but its not parents' wedding but yours .

I think the best way is speaking with your wife , If she agrees then no one can say a word because its your life .

Mate, i'm the only children of my father. And GF is the only daughter.

My father would say, "Am, i not going to see my only son's wedding", same for the girl's side.

What can i say ? I will never sadden my father for thing like this.
 
Dude, I don't like to seem like a damn psychologist, here, but this is a source of concern, either.
I think I need to have a counseling session with her, too.

All same mate, all of the girls they are same.....
 
02909201022874532158.jpg


78494692775816243458.jpg


47274846151524582334.jpg


08907242213585302266.jpg


57195074763601263342.jpg


25901158511688203439.jpg


51911276628418449897.jpg


67639695448478400603.jpg


68044978589613759778.jpg


87002520689970209242.gif





Is the movie Interstellar available on Iranian cinemas?
no but illegal copied DVDs of the movie are available.you can watch the movie before it releases in cinemas. lol
after one year some cinemas show the censored version at midnight . :confused:
 
@spiderkiller

how are ya ? is everything alright bro ? long time no see , although you are online :D

=====================================

BTW : i have an exam tomorrow , i know shhyte abt it and i really dont give a finger :)

to hell with anyone who comes to my clinic :lol: :lol:

GPs here in iran bust their A$$ off to learn something to help people , and we get our prize by cussing and cursing of angry patients ...

funny thing is , if you confront them , they fire your sorry a$$ .

well FoOk all of them i say !!!

just the other day a patient wanted to kill me cause she was scared of a needle .

i jammed the fVcking needle up her tushy so hard she would remember it for several days .

lool , sorry if i got angry ... its called dardo del :)

@ResurgentIran @rahi2357
 
Last edited:
After rich kids of Tehran, I present to you, rich kids of Tabriz :D
388417_953.jpg


388418_241.jpg




388421_420.jpg


388427_530.jpg



10787965_1573049186249369_1453866669_a.jpg


1389785_623215477789383_1239855514_a.jpg


10735433_638312969622341_1084344634_a.jpg

10747725_1494292727497881_1063254111_a.jpg

10707088_703894109706310_1504539397_a.jpg



@New @rahi2357 @haman10 @Ostad

Just take your time and read it, it's so funny. :D A life full of purpose.

I used to live like this for a while, just without that amount of money! :D I used to wake up at 3 or 4 and sleep at 7 am.
fuckthat.jpg

24 ساعت از زندگی یک بچه پولدار واقعی - Bartarinha.IR | برترین ها
همشهری جوان - محمد امیر احمدی: برای گپ زدن به شعبه ولی عصر یکی از کافه های زنجیره ای که پاتوق همیشگی اش است، دعوت مان می کند. ظاهرش شیک
و باکلاس است ولی نه آنقدر که چیز متفاوتی در پوشش و مدل موهایش به چشم بیاید. اگر حرف هایش را نشنوی، باور نمی کنی که حقوق ماهیانه یک کارمند پول توجیبی یک روزش است. در حرف هایش غیر از بی خیالی مایه دارانه، نشان خاصی از تجمل و بچه پولداری نیست. حتی پیج بچه پولدارهای تهران را هم ندیده است و فقط از این ور و آن ور تعریف هایش را شنیده است.
مثل بیشتر پولدارها، در مقابل سوال هایی مثل «این همه پول را از کجا آوردی؟» گارد دارد و از همان اول شرط می کند که از این سوال ها نپرسیم. حتی با اینکه در رابطه با خانه و زندگی اش فکت های قابل پیگیری می دهد ولی اصرار دارد اسمی ازش برده نشود. در مقابل اصرارها برای گفتن اسمش می خندد و می گوید: «حالا چه فرقی می کنه؟! اصلا بنویس علی علی زاده!»

قبول داری بچه پولداری؟

اگر به معنای بدش در نظر نگیریم، آره، چرا قبول نداشته باشم؟

درآمدت از چه راهی است؟ از خانواده پول می گیری؟

به طور ثابت که پول مشخصی بگیرم، نه؛ ولی هر وقت بخوام از خانه بیرون بروم، پدر، مادربزرگ و پدربزرگم جدا جدا می گویند «این پول را بگیر دست خالی بیرون نروی».

این پول توجیبی تقریبا چقدر است؟

چیز ثابتی نیست. هر کسی هر چقدر پول نقد دم دستش باشد، یک مقدارش را به من می دهد.

حالا به طور میانگین چقدر می گیری؟

از هر نفر، سیصد چهارصد هزار تومان.

یعنی در ماه 40-30 میلیون تومان پول توجیبی می گیری؟!

آره. حالا نه با این غلظت، چون کم و زیاد می شود. بسته به خواسته های آن زمانم پول می گیرم.
چه کار می کنی با این همه پول؟

این پول زیادی نیست برای خرج کردن. یعنی هر چقدر هم که پول داشته باشی، راه برای خرج کردنش وجود دارد. مثلا پیراهن آ ث میلان را - که خیلی خوشم می آید - از نمایندگی اش 500 هزار تومان می خرم. یا یک کمربند می بینم مارک است، یک میلیون پولش را می دهم. اینطور نیست که برای خرج کردن مشکلی داشته باشی.

به طور معمول صبح تا شبت را چطور می گذرانی؟

(می خندد) زندگی من صبح تا شب ندارد.

چرا؟

من معمولا 4 بعدازظهر از خواب بیدار می شوم و 8 صبح می خوابم.

خب چهار عصر تا هشت صبح ات را چطور می گذرانی؟

بیدار که می شوم، غذایی که مادربزرگم آماده کرده است را می خورم. دوش می گیرم و با بی ام و از خانه می زنم بیرون برای دور دور. البته اسم دور دور بد در رفته. اصلا اهل این نیستم که توی خیابان کسی را سوار کنم. با دوستانم قرار می گذارم و با ماشین توی خیابان می چرخیم. بیرون شام می خورم و شب خانه یکی جمع می شویم و تا هفت هشت صبح بیدار می مانیم.

تا صبح چه کار می کنید؟

اگر پیش بچه ها باشم، دسته جمعی بازی می کنیم و اگر خانه تنها باشم معمولا تا صبح با لپ تاپم فیلم و سریال های روز دنیا را پیگیری می کنم. صبح هم یک چیزی می خورم و می خوابم.

یعنی هر روز همینطور بی هدف توی خیابان چرخ می زنی؟

- آره خب. این گاز دادن بهم حال می دهد، مخصوصا توی اتوبان.

هیچ کاری جذاب تر از دور دور نیست؟

نه واقعا. اینجا امکاناتی نداریم. مرکز تفریحی جذابی داریم؟ چه جایگزینی برای دور دور من هست؟

حوصله ات سر نمی رود؟ از این همه یکنواختی خسته نمی شوی؟

چرا؛ یک بار اینقدر حوصله ام سر رفته بود که رفتم در یک صرافی و با حقوق ماهی 800 هزار تومان کار کردم. همه مسخره می کردند و می گفتند تو که اینقدر پول داری، چرا اینجا کار می کنی ولی برای من پول مهم نبود. می خواستم یک کاری کنم که احساس مثبت بودن بهم دست بدهد. البته بعد از یک مدت که کار یاد گرفته بودم، به مشکل خوردم و بیرون آمدم.

تمام دوستانت از نظر مالی در سطح خودتان هستند؟

نه. من چون منیریه هستم، دوست با درآمد پایین هم زیاد دارم. بعضی شب ها این دوستانم دعوتم می کنند خانه شان و تا صبح با ایکس باکس فوتبال بازی می کنیم. خیلی بهم حال می دهد. گاهی وقت ها هم فیلم و سریال می بینیم و کله سحر می رویم کله پزی.

تا حالا شده است کسی از این دوستانت به این خرج کردن های بی رویه ات ایراد بگیرد؟

زیاد پیش می آید. یکی از دوستانم - که چهره شناخته شده ای هم هست - بهم می گوید می دانی با این شلوار مثلا دو میلیون تومانی تو، چند نفر می توانند شلوارهای معمولی بخرند؟
چه واکنشی نشان می دهی؟

خب منم آدمم. برایم مهم است که یک عده به نان شب شان هم محتاجند؛ این قضیه ذهنم را آزار می دهد و تا حدی کمک می کنم ولی مسئول بی پولی این آدم ها که من نیستم.

مثلا به این بچه های سر چهارراه ها، چقدر کمک می کنی؟

یک اشتباهی که در مورد من می کنید این است که انگار با این فضاها غریبه ام و فقط از پشت شیشه ماشینم می بینم شان ولی گفتم، خانه ما منیریه است و من با خیلی از این آدم ها برخورد دارم.

واقعا؟ حالا با این همه درآمد، چرا منیریه؟

ما خانوادگی در این محل بزرگ شدیم و با این فضاها حال می کنیم. البته خانه مان خفن است. فکرتان سمت خانه کلنگی های محل نرود!

راستش باورش برایم سخت است...

چرا؟ ما اینقدر آدم های عجیبی نیستیم.

چرا فرق می کنید دیگر! مثلا تا حالا شده برای پول لنگ بمانی؟

آره خب. من هم چیزهایی می خواستم که نتوانسته ام بخرم یا مثلا اینکه پول زیاد دارم، دلیل نمی شود با فروشنده ها چانه نزنم و فروشنده هر چقدر گفت من هم بدهم. بحث کلاس و این حرف ها به کنار ولی هر وقت حس کنم که می خواهد سرم را کلاه بگذارد، سعی می کنم با بحث، از حقم دفاع کنم. بارها شده است 300-200 هزار تومان از قیمت اولیه ارزان تر خریده ام.

سخت ترین لحظات زندگی ات که حسابی کلافه ات کرده کی بوده؟

چند ماه پیش ماشینم را فروختم و گفتم یک مدت بدون ماشین زندگی می کنم. یک هفته نرسیده بود که اینقدر کلافه شدم که رفتم پیش بابا و گفتم «بابا، من دیگه خسته شدم، ماشین می خوام.» بابا هم گفت برو هر کدام را می خواهی بخر و همین بی ام و را برایم خرید.​
 
سخت ترین لحظات زندگی ات که حسابی کلافه ات کرده کی بوده؟
چند ماه پیش ماشینم را فروختم و گفتم یک مدت بدون ماشین زندگی می کنم. یک هفته نرسیده بود که اینقدر کلافه شدم که رفتم پیش بابا و گفتم «بابا، من دیگه خسته شدم، ماشین می خوام.» بابا هم گفت برو هر کدام را می خواهی بخر و همین بی ام و را برایم خرید.
:o:
قلبم گرفت اینقدر مشکل،اینقدر سختی؟
:sarcastic:
 
:o:
قلبم گرفت اینقدر مشکل،اینقدر سختی؟
:sarcastic:
khob ghalbesh gerefte bande khoda, be jaye BMW babash eshtebahi Mclaren F1 dade , chera enghad bi ehsasi ? :crazy:

chera nemitooni dark koni mardomo ? o_O o_O

vaghean az shoma entezar nadashtam , hameye ekhtelafat siasimoon be kenar (shoma eslah talabi ma hezbi) , ama khahesh mikonam be hamvatanet ehteram bezar lol :undecided::undecided:

:enjoy:

Meanwhile in my city kermanshah :

http://kermanshah-sport.ir/wp-content/uploads/2011/12/13_12.jpg

:rofl::rofl::rofl::rofl::rofl::rofl::rofl:

this pic is taken in 1970 :lol:
 

Pakistan Affairs Latest Posts

Back
Top Bottom