What's new

Russia will upgrade Iran's MiG-29s & Su-24s to SMT & M2 levels

I have no clue about this case but there are some "proven" reports of UFO fly in Shah era.

oh-god-why-troll-smiley-emoticon.png
 
.
Now take a look at this news...

http://www.tabnak.ir/fa/news/470963/مذاکره-تهران-و-مسکو-برای-نوسازی-تورامیک

Iran and Russia always were in cooperation in Tor M-1 case.they always provide spare parts for that.

Guys, nuclear talks are near to end.if negotiations lead to a successful end, UN sanctions will be lifted immediately.so its very likely that both sides are negotiating on possible arms sales.it would be more than awesome to have some Su-30s as well as S-400s in arsenal.who knows?perhaps a future participation in PakFa project too!!
 
.
Now take a look at this news...

http://www.tabnak.ir/fa/news/470963/مذاکره-تهران-و-مسکو-برای-نوسازی-تورامیک

Iran and Russia always were in cooperation in Tor M-1 case.they always provide spare parts for that.

Guys, nuclear talks are near to end.if negotiations lead to a successful end, UN sanctions will be lifted immediately.so its very likely that both sides are negotiating on possible arms sales.it would be more than awesome to have some Su-30s as well as S-400s in arsenal.who knows?perhaps a future participation in PakFa project too!!


this news is another BS and time will prove that .
not even the Iranian media pick up on it trying to paint rossi picture of Iran and Russia


no offense to you brother
 
. .
I have no clue about this case but there are some "proven" reports of UFO fly in Shah era.
it's one thing to say an unidentified object has been seen and making a story of it is another thing.
saying Iranian F-14s have tried to intercept an UFO which were able to quickly switch it's speed from minimum zero to mach 10 (pretty ahead of aliens in Hollywood) is simply unbelievable at least for those whom you call delusional.

So what's the verdict is the source true or not
the source is some one who has migrated (to U.S I guess) decades ago, so you judge yourself.
 
.
@mohsen @kollang
Hey Guys .
Here is the case . too long but worth reading .

سال ها پیش. پیش از آنکه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی برسد واقعه ای در تهران روی داد که هم اکنون به عنوان (یکی از 10 پرونده برتر مربوط به مشاهده اشیای پرنده ناشناس در جهان) مطرح است. در این حادثه هواپیماهای جنگده ارتش ایران و (یک شی پرنده ناشناس) تا مرز درگیری پیش رفتند.

حوالی ساعت 12:30 دقیقه بامداد روز نوزدهم سپتامبر 1976 (28 شهریور ماه 1355 شمسی) به وقت محلی تهران پست فرماندهی نیروی هوایی ارتش چهار گزارش تلفنی از طرف شهروندان غیر نظامی ساکن در منطقه شمیران دریافت کرد که همه همه آنها از وقوع وقایع نامعاوم در آسمان شبانگاهی شهر حکایت می کردند.برخی از تماسگیرندگان به شیئی شبیه به یک پرنده اشاره داشتند و برخی دیگر آن را همانند بالگردی با درخشش فوق العاده توصیف میکردند.برسی های

پست فرماندهی نشان داد که در آن هنگام هیچ بالگردی که بتوان گزارش های مذکور را به آن نسبت داد در ماموریت پرواز نبوده است و به این ترتیب یوسفی معاون عملیات در جریان اتفاق قرار گرفت. او در ابتدا این کونه عنوان کرد که شئ مذکور تنها یک ستاره بوده است.ولی پس از رایزنی با برج مراقبت فرودگاه بین المللی مهر آباد و مشاهده شخصی خود که شئ بسیار درخشان و بزرگتر از یک ستاره را به وضوح در آسمان رویت کرد تصمیم گرفت تا یک جنگنده فانتوم را از پایگاه هوایی

همدان واقع در 280 کیلومتری غرب تهران مامور پرواز و رهگیری پرنده ناشناس کند.هواپیمای F_4 در ساعت 1:30 دقیقه بامداد پایگاه را به سوی نقطه ای در 74 کیلومتری شمال تهران ترک کرد.خلبان و کمک خلبان اشاره کردند که شئ مورد نظر چنان درخشان بود که می شد آن را از فاصله 110 کیلومتری مشاهده کرد.زمانی که هواپیما به فاصله تقریبی 46 کیلومتری پرنده ناشناس رسید ناگهان تمامی دستگاه ها و وسایل ارتباطی آن از کار افتادند و به دنبال این واقعه عجیب خلبان که

ادامه تعقیب را ناممکن می دید تصمیم به ناتمام گذاشتن ماموریت و بازگشت به پایگاه گرفت. شگفت انگیز آن که به محض قطع تعقیب و تغییر مسیر در جهت پایگاه مجددا دستگاه ها به وضعیت عادی بازگشتند.در ساعت 1:40 دقیقه دومین هواپیمای فانتوم با هدایت ستوان پرویز جعفری عازم ماموریت رهگیری شئ ناشناس شد.او که اکنون دوران بازنشستگی را می گذراند در 12 نوامبر سال 2007 (21 آبان ماه سال جاری) در کنفرانسی که برای برسی این رویارویی در باشگاه ملی

خبرگزاری های ایالات متحده آمریکا بر گذار شده بود شرکت کرد و خواستار انجام یک سلسله تحقیقات بین المللی برای کشف ماهیت اشیای پرنده ناشناس موسوم به یوفوها شد.هواپیمای جعفری که در فاصله 50 کیلومتری توانست شی ناشناس را روی راداره خود قفل کند.مشخصات راداری یوفو شبیه به یک هواپیمای بوئینگ 707 بود.زمانی که جت F_4 با سرعت 204 کیلومتر بر ساعت به فاصله 46 کیلومتری شی پرنده ناشناس رسید یوفو آغاز به حرکت کرد و فاصله خود را با هواپیمای رهگیر حفظ کرد.

تخمین ابعاد شئ پرنده با چشم به دلیل درخشندگی خیره کننده آن امکان پذیر نبود.بنا به اظهارات خلبان نورهای ساطعه به رنگ های آبی سبز قرمز و نارنجی با الگویی به شکل مربع به ترتیب نسبت به هم چشمک می زدند ولی سرعت درخشش آنها به قدری سریع بود بود که می شد همه رنگ ها را با هم دید.در همان حال شئ مورد نظر و هواپیمایF_4 در مسیر جنوب به حرکت خود ادامه می دادند. یک شئ ثانویه کوچک تر از شئ اول جدا شد و با سرعت بسیار زیاد یه سوی

جنگنده فانتوم حرکت کرد.ستوان جعفری فکر کرد که به او حمله شده است و اقدام به شلیک یک فروند یک فروند موشک حرارت یاب (سایدوندر AIM_9 ) کرد ولی بی درنگ تمامی تجهیزات هواپیما و از جمله دستگاه های کنترل جنگ افزار و همه سامانه های مخابراتی از کار افتادند. خلبان جعفری که خود را در برابر خطر قریب الوقوع بی دفاع می دید در آخرین اقدام با شتاب ثقل منفی به سوی زمین شیرجه زد. شئ ناشناس دوم به سرعت از روی هواپیما عبور کرد و در فاصله 4/7 کیلومتری

پشت سر او توقف کرد و بار دیگر به سوی شئ ناشناس اول بازگشت و به آن ملحق شد.با استناد به نوار گفت و گوی خلبان و کمک خلبان شئ ناشناس پس از آن با سرعت چند برابر صوت دور شد.این بار هم به محض فاصله گرفتن هواپیما از از شئ پرنده ناشناس عملکرد تجهیزات و وسایل مخابراتی آن به وضع عادی بازگشت.اندکی بعد خدمه F_4 شاهد بودند که شئ نورانی دیگری از سمت مقابل شئ اول جدا شد و با سرعت زیاد مستقیم به سوی زمیت حرکت کرد. آنها فکر می کردند که این شئ بی درنگ به زمین اثابت خواهد کرد و انفجاری مهیب روی خواهد داد ولی پرنده ناشناس به آرامی فرود آمد. خدمه فانتوم در ارتفاع پایین تر بر روی محل فرود پرواز کردند و به موقعیت یابی نوری که زمین را روشن می کرد پرداختند.



جعفري بعدها گفت که شئ مورد نظر آنچنان تابناک مي نمود که در نور آن مي شد حتي سنگ ها و شن ها پيرامون محل آن را نيز مشاهده کرد.سپس هواپيما براي فرود رهسپاره فرودگاه مهرآباد شد.آنها متوجه شدند هر بار که از يک موقعيت مغناطيسي 150 درجه اي نسبت به مهرآباد مي گذرند دوچار اختلال مخابراتي و بروز اشکال در امر ارتباط مي شوند.

يک هواپيماي ديگر خطوط هواپيمايي هم که در همان هنگام در حال نزديک شدن به فرودگاه مهرآباد بود دوچار مشکل مشابهي شد و سامانه مخابرات آن از کار افتاد.اندکي بعد وقتي که هواپيماي F_4 در حال آخرين اقدام براي تقرب بود خدمه آن باز هم شئ پرنده ديگري را مشاهده کردند.اين شئ چهارم استوانه اي شکل بود و در دو انتهاي خود نورهايي چشمکزن

ساطع مي کرد.شئ مذکور از روي هواپيماي فانتوم پرواز کرد.برج مراقبت پرواز هيچ هواپيمايي را در منطقه گذارش نکرد.ولي زماني که خلبان فانتوم موقعيت و جهت يوفو را به آنها اطلاع داد پرسنل برج توانستند آن را مشاهد کنند.سال ها بعد مامور اصلي کنترل پرواز و يکي از فرماندهان نظامي مسئول پژوهش در اين پرونده افشا کردند که شئ مورد نظر از

روي برج مراقبت فرودگاه مهرآباد هم گذشته و تمامي تجهيزات الکترونيکي آن را نيز از کار انداخته بود.پس از روشن شدن هوا خدمه فانتوم با يک فروند هليکپتر نظامي عازم محل فرود جسم پرنده سوم شدند.با اين حال هيچ ردي بر جاي نمانده بود.آنها منطقه را به سمت غرب دور زدند و در همين حال سيگنال مشخصي که بيب بيب مي کرد توجه آنها را به خود جلب

کرد.اين علامت در نزديکي يک خانه شديدتر مي شد.آنها در نزديکي خانه فرود آمدند و از ساکنان آن در اين باره که آيا شب گذشته شاهد حادثه اي نامعمول بودو اند يا نه پرس و جو کردند.اهالي گزارش دادند که صدايي مهيب شنيده تد و نوري شديد شبيه به نور حاصل از صاعقه را مشاهده کرده اند.بعد ها پژوهش هاي بيشتري روي محل فرود انجام شد و منطقه

از نظر برسي آثار تشعشعي به طور کامل تفتيش شد ولي نتايج اين برسي ها هيچ گاه در اختيار عموم قرار نگرفت.

گزارش DIA و بازتاب حادثه(DEFENCE INTELIGENCE AGENCY

مدارک مربوط به اين حادثه به خوبي توسط ( سازمان اطلاعات دفاعي ايالات متحده آمريکا)موسوم به DIA جمع آوري و تاييد شد و نسخه هايي از گزارش آن براي کاخ سفيد . ورارت کشور. ستاد مشترک ارتش.سازمان امنيت ملي NSAسازمان جاسوسي مرکزي CIA ارسال شد.

همراه گزارش DIAفرمي وجود داشت که به ارزيابي کيفيت گزارش مربوط مي شد.در اين برگه تاييد شده بود که :
الف) شئ مورد نظر را شاهدان متعددي که در نقاط مختلفي نظير شميران مهرآباد و بستر يک درياچه خشک قرار داشته اند از چشم انداز هاي متفاوت( زمين و آسمان) ديده اند.

ب) بسياري از اين شاهدان اشخاص معتبري بوده اند(از جمله يک تيمسار نيروي هوايي.خدمه آموزش ديده پرواز و يک متصدي برج مراقبت.

ج) مشاهدات بصري توسط رادارها نيز به تاييد رسيده اند.

د) سه فروند هواپيماي ديگر وقوع آثار الکترومغناطيسي مشابهي را گزارش داده اند.

ت) عده اي از خدمه پرواز دوچار برخي آثار فيزيولوژيک (نظير مختل شدن ديد شب به دليل شدت درخشش شئ مورد نظر)شده بودند.

و) قالبيت هاي رزمايشي مشاهده شده در شئ پرنده ناشناش حالتي خارق العاده داشته.

چنانچه که مشخص است اين حادثه در زمان خود آن گونه که در خور رويدادي با اين درجه از اهميت و اعتبار به نظر مي رسد بازتاب عمومي کسترده اي نيافت و تنها معدودي از نشريات نه چندان پرشمار گان به آن اشاره کردند.از جمله نشريه
IRAN TIMES
چاپ واشنگتن دي سي در شماره اول اکتبر سال 1976 شرح دست اولي از حادثه را از زبان ستوان جعفري خلبان دومين

جت رهگير بدان گونه که بر نوار مکالمات واقعي حين تعقيب ضبط شده بود به چاپ رساند :

(( هواپيما با سرعت صوت به سمت تهران پرواز کرد.جعفري گفت که يوفو با مشاهده آمدن او بر سرعت خود افزود .به گفته وي اندازه شئ پرنده ناشناس نصف اندازه ماه کامل(بدن گونه که از زمين ديده مي شود) بود و از آن پرتو هايي به رنگ بنفش نارنجي و سفيد با شدتي در حدود سه براب ر شدت نور مهتاب ساطع مي شد))


به جعفري دستور داده شد که اگر نمي تواند نزديک شود به پايگاه برگردد.او دست از تعقيب کشيد ولي زماني که مي خواست بازگردد به مسئول کنترل اطلاع داد که شئ پرنده ناشناس تعقيب کنندگان خود را دور زده و اکنون در حال تعقيب آنها است.او گفت که در معرض خطر کاهش اجباري ارتفاع قرار دارد(چيزي داره از پشت سر من مي آد....فکر مي کنم

مي خواد خودشئ به من بزنه ...همين الان از بغل گوشم رد شد).اين مقاله همچنين به شرح صحبت هاي خلبان درباره (يک شئ گرد نوراني با محيطي در حدود 4.5 متر که از يوفو جدا شده است مي پردازد.در گزارش ياد شده همچنين آمده است که واقعي بودن شئ مذکور قبلا توسط دو تن از خلبانان فانتوم. چندين نفر از مسئولان برج مراقبت و شاهداني

که از روي زمين آن را ديده اند به تاييد رسيده است.شاهداني که از روي زمين شئ مذکور را ديده اند گزارش داده اند که جسمي درخشان به سرعت آسمان را مي پيمده است.عده اي هم گزارش داده اند که شيئ تابناک را ديده اند که از آسمان فرو افتاده است.همچنين در سال 1978 MIJI QUARTERLY که به صورت يک نشريه ادواري توسط فرماندهي


امنيت الکترونيک در سن آنتونيوي تگزاس به چاپ مي رسد و به موضوع ويژه جنگ هاي الکترونيک اختصاص دارد شرحي از ماجرا را که در اصل بر گرفته از همان گزارش DIA است منتشر کرده بود.مقاله مذکور با اين عبارت آغاز مي شود : هر خلبان گاهي در دوران فعاليت خود ممکن است با وقايع عجيب و نا معمولي مواجه شود که هرگز نمي توان آنها را به طور کامل و


مناسب با استفاده از منطق يا پژوهش هاي متعاقب حادثه توضيح داد .مقاله زير تنها به ذکر مجدد چنين رويدادي بدان گونه که توسط دو تن از خدمه يک فانتوم متعلق به نيروي هوايي شاهنشاهي ايران در اواخر سال 1976 گزارش شده است مي پردازد.هيچ گونه اطلاعات يا توضيح بيشتر درباره اين حوادث شگفت انگيز در دسترس نيست.اين داستان بايگاني خواهد شد و احتمالا به فراموشي سپرده مي شود.ولي به موضوع جذاب و احيانا هراس انگيز براي مطالعه بدل خواهد شد.يکي از


اسناد مهم ديگري که درباره اين حادثه وجود دارد مربوط به سفارت آمريکا در رباط است که در تاريخ 25 سپتامبر 1976 با اين عنوان براي وزارت کشور ايالات متحده ارسال شده است: موضوع : درخواست اطلاعات درباره اشياي پرنده ناشناس.اين گزارش آشکار ساخت که حدود 3 تا 4 ساعت بعد از وقايع تهران حوالي ساعت 1 تا 2 روز 19 سپتامبر به وقت محلي مراکش


شئ پرنده ناشناس با مشابهت بسيار در اين کشور مشاهده شده است. در گزارش آمده است که پليس مغرب گزارش هاي متعددي درباره شيئي که عمدتا در ارتفاع کم و به موازات ساحل اقيانوس اطلس پرواز مي کرده دزيافت کرده است.اين شئ پرنده ناشناس شکلي مدور يا لوله مانند با ظاهري درخشان و نقره اي رنگ داشته است و در حين پرواز رد منقطعي از


قطعات و بارقه هاي درخشان از آن بر جاي مي ماند.شئ مذکور هيچ صدايي نداشت.يکي از کارمندان سفارت که تامي از او در گزارش وجود ندارد اظهار مي دارد که خودش اين شئ را ديده استکه ظاهرا به آهستگي همانند هواپيمايي که آماده فرود مي شود در حرکت بوده است . بهگفته وي شئ مورد نظردر ابتدا شبيه يک صفحه مدور به نظر مي رسيد ولي بدا که


نزديکتر شدظاهري شبيه به يک لوله را از خود نشان داد.ده روز بعد وزير کشور وقت ايالات متحده هنري کيسينجر در پاسخي که به اين گزارش داد خط سياست رسمي دولت اين کشور را درباره اشياي پرنده ناشناس در پيش گرفت.کيسينجر ادعا کرد : همان گونه که گزارش کميته کاندون مشخص کرده است همه اشياي پرنده ناشناس را مي توان به عوامل طبيعي نسبت داد و هيچ توجيهي براي برسي هاي بيشتر وجود ندارد.به گفته وي احتمالا مردم شاهد يک شهاب ثاقب يا بخشي از يک ماهواره در حال متلاشي بوده اند که مدرکي براي ورود آن به جو زمين وجود ندارد

دوران سکوت

مشاهده اشياي پرنده ناشناش بر فراز آسمان ايران باز هم ادامه يافت . در سال 1978 ميلادي 1357 شمسي که کشور در آستانه انقلاب قرار داشت باز هم حادثه اي مشابه به وقوع پيوست .اين بار نيز موضوع مورد توجه DIA قرار گرفت.گزارش اين پرونده توسط دفتر وابسته نظامي ايالات متحده آمريکا به ستاد مشترک ارتش ارسال شد که بخشي از مسير عادي گزارش هاي

اطلاعاتي خارجي محسوب مي شود و همانند مورد سال 1976 نسخه هايي از آن براي وزارت کشور CIA . NSA
ارسال شد.در گزارش مذکور که در واقع از روزنامه انگليسي زبان TEHRAN JOURNAL مورخ 18 جولاي سال 1978 و 27 تير 1357 شمسي نقل شده آمده است که باز هم در شمال تهران در شب شانزدهم جولاي 25 تير عده اي از مردم شئ پرنده

ناشناس را مشاهده کرده اند .يکي از شاهدان اظهار داشته است که ظاهر شدن ناگهاني اين شئ و شناور ماندن آن را در بالاي سر خود ديده است.مشاهده کنندگان گفته اند که اين شئ پرنده ناشناش يک شئ عجيب تابناک بوده است که به نظر مي رسيد به سوي جنوب غربي و سمت ساوه شناور است.آنان با شبکه راديويي ملي و برج مراقبت فرودگاه مهرآباد که

حضور اين شئ را تاييد کرد تماس گرفته بودند.با اين حال جزئيات بيشتري توسط مسئولان برج ارائه نشد.در اين گزارش اضافه شده است که مقامات رسمي برج مراقبت فرودگاه مهرآباد و همچنين خدمه يکي از هواپيماهاي خطوط مسافربري لوفتانزا نيز حضور نامعمول شيئي را که توسط دستگاه هاي آنان رديابي شده بود گزارش داده اند.مقاله تهران جورنال

همچنين به صورت خلاصه به يک حادثه ديگر که تقريبا در همان محدوده زماني در آوريل 1978 روي داده بود اشاره کرده است و بر اساس اين گزارش يک خلبان محلي ادعا کرده است که در حين پرواز از اهواز به تهران او و کمک خلبانش شئ درخشاني را مشاهده کرده و موفق به عکس برداري از آن شده اند.اين عکس تا زماني که مقامات بخش امنيت هواپيمايي

غير نظامي اجازه نداد در اختيار کسي قرار نگرفت.حضور اين شئ پرنده ناشناس توسط رادارهاي زميني نيز به طور آشکار مورد تائيد قرار گرفته بود. يکي از مسئولان کنترل رادار مهرآباد در اين باره اظهار کرد که آنها به هنگام اين رويداد شيئي را که ابعاد آن حدود 20 برابر يک جمبوجت بوده است بر روي صفحات رادار شناسايي کرده اند.گفته شده است که مقامات

هواپيمايي غيرنظامي در اين باره برسي و تحقيقاتي را انجام داده بودند که هيچ نتيجه اي از آن در اختيار عموم قرار نگرفت.اندکي پس از آن به دليل تحولات سياسي و وقوع انقلاب در ايران اين قبيل رويدادها در محاق رويدادهايي به مراتب مهيجتر قرار گرفتند. اما حادثه عجيب سپتامبر 1976 که به نظر برخي از پژوهشگران يوفوها از جمله مهمترين موارد ثبت

شده رويارويي با اشياي پرنده ناشناس در اتمام جهان محسوب مي شود نمي توانست براي هميشه مسکوت بماند . به اينگونه بود که در سال 1994 تهيه کنندکان کنجکاو برنامه هفتگي SIGHTINGS که در FOX پخش مي شد پرونده اين حادثه را بار ديگر بيرون کشيدند.

مصاحبه با شاهدان دسته اول

سايتينگز يک مجموعه تلويزيوني مستند بود که امور فرا ادراکي دست مايه برنامه هاي هفتگي 60 دقيقه اي خود قرار مي داد.اين بار (تيم وات) مجري برنامه براي گشودن مجدد پرونده که 16 سال پيش مطرح شده بود به سراغ افراد مختلفي رفت که در زمان وقوع به نوعي با آن درگير شده بودند.تقريبا همه اين افراد اعتقاد داشتند که در جريان اين ماجرا با يک شئ پرنده

فرازميني برخوردار از نوعي فناوري بسيار پيشرفته سر و کار داشته اند.بر اساس تخمين يکي از خلبانان نخستين جت رهگير به نام (يدي ناظري) شئ پرنده ناشناس با سرعتي در حدود 2 تا 3 هزار مايل ير ساعت (تقريبا 3 تا 5 هزار کيلومتر بر ساعت) حرکت مي کرد.او گفت : سرعت و قدرت آن بسيار فراتر از ما بود.نخستين فانتوم نتوانست به شئ ناشناس برسد.

در اين هنگام بود که فکر کردم اين شئ يک يوفو است. ناظري اضافه کرده است : هيچ کشوري نيست که صاحب چنين پرنده اي باشد.اين بود که فکر کردم بي ترديد از سياره ديگري آمده است.خلبان فانتوم دوم پرويز جعفري گفت که پس از ناموفق ماندن اقدام براي شليک موشک خود و همراهش را در معرض خطر مرگ يافته و از بيم جان اقدام به برون افکني(اجکت) کرده بود ولي در اين هنگام دکمه پرتاب صندلي هم کار نمي کرد.

همچنين جعفري بعدها در کنفرانس باشگاه ملي خبرگزاري هاي آمريکا در واشينگتن دي سي به جزييات ديگري اشاره کرد.از جمله اين که شئ اصلي به چهار شئ مختلف تفکيک شده بود يکي از آنها همان شئ بود که او در اقدامي ناموفق کوشيده بود آن را هدف شليک موشک سايدوايندر خود قرار دهد.شئ ديگر هواپيماي وي را تعقيب کرده بود و شئ سوم

جسمي نوراني بود که خلبان جعفري براي ارائه به کنفرانس مطبوعاتي آماده کرده بود از او سوال شد که آيا اعتقاد وي آنها با يک سفينه فضايي بيگانه مواجه بوده اند و او پاسخ داد که در اين باره مطمئن است.


نادر يوسفي معاون وقت نيروي هوايي ايران به تيم وايت گفت که او دستور رهگيري را به دو هواپيماي جت داده . يوسفي اظهار داشت بر اساس تجربه اي که از حادثه 19 سپتامبر سال 1976 به دست آورده ام معتقدم که آن بالا چيزي هست. ما نمي دانيم چيست و از کجا آمده است.يوسفي بسياري از جزئياتي را که قبلا درباره اين رويارويي در گزارش DIA ثبت شده بود تکرار کرد . ولي در ضمن نکات اندکي ديگري را نيز بدان افزود.او گفت که وقتي ارتباط دومين فانتوم هو قطع شد


سامانه هاي تسليحاتي آن از کار افتادند و هواپيما مانور گريز را انجام داد بار ديگر سعي کرد تا به عنوان آخرين اقدام به تعقيب شئ پرنده ناشناس بپردازد . با اين که هواپيما با سرعت دو ماخ(هرماخ 340 متر بر ثانيه يا همان سرعت صوت) يه سوي آن حرکت کرد ولي يوفو به آساني از از فانتوم فاصله گرفت و دور شد .يوسفي گفت خلبانان تصميم گرفتند به فرودگاه مهرآباد برگردند.زماني که آنها برگردند.زماني که آنها داشتند به زمين نزديک مي شدند برج مراقبت فرودگاه با وي تماس گرفت و خبر داد شئ پرنده ناشناس دارد هواپيما را که در حال بازگشت به پايگاه است تعقيب مي کند.


(حسين پيروزي) سرپرست برج مراقبت فرودگاه مهرآباد به مجري برنامه سايتينگز کفت که وقتي يوفو روي دم هواپيما بود خلبان وحشت زده به نظر مي رسيد.بر اساس اظهارات پيروزي و ساير پرسنل کنترل پرواز شئ پرنده ناشناش داشت در ارتفاع پايين و با فاصله اي در حدود 760 متر روي فرودگاه پرواز مي کرد.ناظران اين شئ را شبيه به يک استوانه با ابعادي در حدود ابعاد يک اتوبوس بين شهري توصيف کردند که چراغ هايي با نور ثابت درخشان در دو انتها و يک چراغ چشمک زن در ميانه بدنه داشت .زماني که يوفو با ارتفاع کم روي برج مراقبت فرودگاه مهر آباد پرواز کرد تمامي تاسيسات آن از کار افتاد.


با اين حال ساير بخش هاي فرودگاه کار عادي خود را ادامه مي داد .پس از اين پرواز نزديک به زمين يوفو به سمت غرب اوج گرفت.حدود 25 دقيقه به د يکي از خلبانان نيروي هوايي مصر مه مشغول پرواز بر فراز درياي مديترانه بود آن را مشاهده کرد و اندک زماني بعد سرنشينان يکي از هواپيماهاي خطوط مسافربري KLM اعم از خلبان خدمه و مسافر شئ مذگور را بر فراز ليسبون پايتخت کشور پرتغال ديدند که بر روي اقيانوس اطلس به سوي غرب در حال حرکت بود.روز بعد در تهران تحقيقاتي در اين باره انجام شد.معاون فرمانده وقت نيروي هوايي مصاحبه هايي را با تمامي عوامل انجام داد و گزارشي را



تنظيم کرد.خلبان جعفري خلبان دومين هواپيماي فانتوم گفت او از جمله کساني بوده که با وي مصاحبه شده شده است.يکي از اين مصاحبه شوندگان حسين پيروزي متصدي برج مراقبت فرودگاه مهرآباد بود.او به ياد داشت که هيئت برسي در پايان جلسه به گفته گو با وي پرداخت.پيروزي گفت : زماني که آنها گزارش ما و گزارش خلبان ها را شنيدند به اين نتيجه رسيدند که هيچ کشوري نمي تواند از چنين فن آوري يرخوردار باشد و همه آنها اعتقاد داشتند که اين شئ پرنده ناشناش منشا برون زميني داشته.آذربرزين در مصاحبه مستقلي که با برنامه سايتينگز انجام داده بود اظهارات پيروزي را



تاييد کرد.به گفته وي آنها نتيجه گرفتند که شئ پرنده ناشناس عمدتا سامانه هاي الکترونيک هواپيما و برج مراقبت را مختل کرده بود.آذربرزين درباره اجرامي که ظاهرا از يوفو شليک شده بود گفت :خلبان ها به آنها گوي آتشين مي گفتند .ولي همه ما معتقد بوديم که آنها امواج بسيار نيرومندي با ماهيت الکترومغناطيسي بودند که تمامي سامانه هاي الکترونيک اعم از UHF و VHF سامانه کنترل حريق رادار اسلحه و ارتباط جنگ افزاري را مختل کرده بود.همه چيز از کار افتاده بود.آذربرزين همچنين گفت که وقتي دومين هوپيماي فانتوم داشت از شيرجه اضطراري خود بيرون مي آمد و از زير پرنده ناشناش مي



کمک خالبان در وضعيت مناسبي براي مشاهده آن قرار گرفت . او به سايتينگز و پژوهشگري به نام بروس مکابي گفت که کمک خلبان توانسته بود در اين موقعيت شئ پرنده ناشناس را ببيند.کمک خلبان گفته بود که يوفو شکلي شبيه به يک بشقاب يا نعلبکي داشته است با يک کابين گنبدي شکل يا شبيه به توپ که تا نيمه در يک هاله نوراني مات به رنگ نارنجي يا زرد فرورفته بود.با اين حال هيچ خدمه اي در آن وجود نداشت.


آذربرزين با در نظر گرفتن تمامي عوامل از جمله ميزان شتاب فوق العاده اي که در شئ پرنده ناشناس مشاهده شده بود چنين نتيجه گرفت که عملکرد آن بسيار پيشرفته تر از هر نوع وسيله پرنده شناخته شده ساخت بشر است.آذربرزين همچنين به مکابي گفت که مدارک کامل مصاحبه در اختيار نيروي هوايي ايالات متحده قرار گرفته شد.با اين حال نيروي هوايي آمريکا همچنان بر اين موضع است که که تنها مدارک موجود درباره حادثه مذکور که از طريق DIA در اختيار آنها قرار گرفته است.


در اصل توسط يکي از افسران نيروي هوايي ايالات متحده که با خلبان دومين فانتوم مصاحبه کرده بود تهيه شده است.آذربرزين درباره عقيده شخصي خود به سايتينگز گفت : من به اشياي پرنده ناشناش اعتقاد دارم و نمي توانم وجود آن را ناديده بگيرم. آنها مي خواهند راهي براي برقرار کردن ارتباط با زمينيان بيابند.آنان در اين زمينه تلاش مي کنند و به آن هم مي رسند.در اين جا بد نيست اشاره کنيم که يک ماهواره جاسوسي نظامي نيز موفق به ثبت مدارکي در ارتباط با اين حادثه
شده بود. اين ماهواره موسوم به DSP-1 در زمان وقوع حادثه نوعي دگرگوني غير عادي فرو سرخ به مدت يک ساعت در منطقه روي داده بود را شناسايي کرد.



توضيحات و تحليل هاي بد بينانه :

(فيليپ جي. کلاس) يکي از پژوهشگراني که در خصوص پرده برداشتن از ادعاهاي دروغين درباره مسائل ماوراي ادراکي تلاش مي کند در کتابي با عنوان ( يوفوها : فريب عمومي) درباره حادثه سال 1976 تهران اين تحليل را مطرح مي کند که شاهدان در ابتدا يک جرم نجومي را که احتمالا سياره مشتري بوده است ديده اند.بقيه ماجرا هم علتي جز بي کفايتي خلبان و اختلال در عملکرد تجهيزات نداشته است.البته با توجه به انبوه شواهد موجود که منابع موثق و غير مرتبط با هم به دست رسيده اند چنين توجيه خامي کودکانه به نظر مي رسد.اين نکته درست است که در آن هنگام مشتري با تفاوت زياد



نسبت به بقيه اجرام سماوي (بجز حلال ماه جديد) درخشان ترين جرم آسمان شبانگاهي بوده است.ولي محتمل نيست که دو هواپيماي فانتوم به تعقيب آن پرداخته يا در راستاي آن پيشرفته باشند.نخستين شاهداني در شميران متوجه اين شي تابناک شدند که يکي از آنها معاون فرمانده عمليات نيروي هوايي يوسفي بوده است که فرمان رهگيري آن را صادر کرد.دو هواپيماي جت از پايگاه هوايي همدان که در 282 کيلومتري (غرب-جنوب غرب تهران قرار دارد به هوا برخاستند و در جهت


نقطه 64 کيلومتري شمال تهران مرکز حرکت کردند.در حالي که مشتري در شرق قرار داشت.بنابراين شئ پرنده ناشناس در آن هنگام تقريبا 90 درجه با مشتري فاصله داشته است.به علاوه دومين فانتوم شئ پرنده ناشناس را از شمال تهران تا جنوب آن تعقيب کرده است که در اين جا هم فاصله مشتري با مسير تعقيب به حدود 90 درجه مي رسد.فراتر آن که هر دو هواپيما حضور شيئ را روي رادار ثبت و رديابي کردند که چنين چيزي درباره يک جرم نجومي اعم از ستاره يا سياره ناممکن است.



بسياري از جزييات ديگر اين حادثه نيز با توضيحات پيشنهادي (کلاس) جور در نمي آيد.مثلا اين که تجهيزات الکترونيک هواپيماي فانتوم و برج مراقبت همگي با نزديک شدن يوفو از کار کار افتاده بودند.به علاوه ارتباط مخابراتي يک هواپيماي ديگر که سومين شئ پرنده در حال پرواز در آن محدوده و يک هواپيماي غير نظامي بوده است قطع شده است.به گفته (جرومي کلارک) نظريه کلاس عوامل ايراني دخيل در حادثه را کلا افرادي فاقد مهارت هاي فني و مشاهده اي و حتي محروم از ابتدايي ترين اطلاعات حرفه اي فرض شده اند.با توجه به اين امر از برخي از جهات آسان تر است تصور کنيم که همه شهود با هم تباني کرده اند تا چنين داستاني را به صورت تعمدي سر هم کنند(که هيچ گونه مدرکي در تائيد اين مطلب وجود ندارد.



در سال هاي اخير نيز موارد متعددي از مشاهده اشياي پرنده ناشناس در ايران گزارش شده اندکه با توجه به شرايط سياسي موجود اين اجرام اغلب به عنوان موارد مشکوکي از وسايل پرنده جاسوسي و اطلاعاتي کشورهاي متخاصم تلقي شده اند.برخي از مهمترين اين مشاهدات به شرح زير است


2003 : در آگوست سال 2003 (مرداد 1382) دو شي پرنده ناشناس به رنگ هاي زرد و سفيد در محدوده ساحلايران درياي خزر در شمال کشور توسط دو گردشگر مشاهده شدند.

2004 : انبوهي از مشکلات مربوط به اشياي پرنده ناشناس که با عنوان (مشاهدات IRAN UFO 2004) معروفند گزارش شد.اين حوادث از 12 آوريل اين سال (23 فروردين تا يکم ارديبهشت 1383) به وقوع پيوست و طي آن هزاران نفر توانستند اشياي پرنده ناشناس را با چشم خود ببينند.حتي فيلم يکي از اين اجسام توسط سيماي جمهوري اسلامي ايران ثبت شد. بر اساس گزارش هاي ارسالي برخي از يوفو ها به صورت شناور در آسمان در حال پرواز بر فراز تاسيسات اتمي کشور

مشاهده شدند . با توجه به هم زماني اين وقايع با انتقادات آمريکا و کشورهاي غربي تابع آن نسبت به برنامه هاي هسته اي ايران موجي از جنجال رسانه اي کشور را فرار گرفت.هنوز مشخص نيست که آيا اشياي مشاهده شده يوفو بوده اند يا وسايل پرنده جاسوسي يا سياره زهره.تصاوير بسياري از اين اشياي پرنده ناشناس در فاصله کوتاهي پس از روئيت آنها منتشر شدند.گروه هاي برسي يوفو ها بسياري از عکس ها را مربوط به اجرامي (واقعا ناشناخته9 ارزيابي کردند.در حالي که برخي نيز مربوط به وسايل پرنده عادي و سياره زهره و يا قلابي تشخيص داده شدند.


2005: يک گردشگر ادعا کرد که در نزديکي آرامگاه کوروش کبير شي پرنده ناشناس را مشاهده کرده.

2007 : شاهدان عيني به خبرگزاري فارس اطلاع دادند کهيک شي پرنده ناشناس در کوه هاي بارز کرمان سقوط کرده است.اين واقعه صبح روز چهار شنبه 10 ژانويه (20 دي 1386 ) روي داد. به گفته معون استاندار کرمان ( ابوالقاسم نصراللهي) حادثه مذکور به دنبال يک انفجار و بر جاي ماندن رد ضخيمي از دود روي داد خسارت و آسيبي به دنبال نداشت.او يادآوري کرد که تمامي وسايل پرنده اي که از منطقه عبور کرده اند صحيح و سالمند و اين حادثه ناشي از سقوط هواپيما يا


بالگرد نبوده است.بنا به اظهارات نصراللهي هيچ دليل قطعي دال بر سقوط يک شهاب سنگ وجود ندارد.ولي با اين حال او اين احتمال را رد نکرد.همچنين منبع ديگري به خبرگزاري فارس گفت: اين شي مذکور آتش گرفته بود و دنباله ستبري از دود به همراه داشت.وي ادعا کرد که بنابراين شي مذکور نمي توانسته است يک شهاب سنگ بوده باشد.نصراللهي اشاره کرد که چند روز قبل از آن هم وقوع حادثه مشابهي در رفسنجان توسط شاهدان عيني گزارش شده بود.


6 روز پس از حادثه کرمان همين خبر گزاري گزارش داد که شي پرنده ناشناس در منطقه بوير احمد در غرب ايران مشاهده شده است که به سوي جنوب حرکت مي کرده . اين شي تا يک ساعت قابل روئيت بود{ حادثه کرمان در مطلبي در شماره اسفند 85 دانشمند مورد برسي قرار گرفته بود با عنوان مسافري از اعماق فضا }
 
Last edited:
.
@mohsen @kollang
Hey Guys .
Here is the case . too long but worth reading .

سال ها پیش. پیش از آنکه انقلاب اسلامی ایران به پیروزی برسد واقعه ای در تهران روی داد که هم اکنون به عنوان (یکی از 10 پرونده برتر مربوط به مشاهده اشیای پرنده ناشناس در جهان) مطرح است. در این حادثه هواپیماهای جنگده ارتش ایران و (یک شی پرنده ناشناس) تا مرز درگیری پیش رفتند.

حوالی ساعت 12:30 دقیقه بامداد روز نوزدهم سپتامبر 1976 (28 شهریور ماه 1355 شمسی) به وقت محلی تهران پست فرماندهی نیروی هوایی ارتش چهار گزارش تلفنی از طرف شهروندان غیر نظامی ساکن در منطقه شمیران دریافت کرد که همه همه آنها از وقوع وقایع نامعاوم در آسمان شبانگاهی شهر حکایت می کردند.برخی از تماسگیرندگان به شیئی شبیه به یک پرنده اشاره داشتند و برخی دیگر آن را همانند بالگردی با درخشش فوق العاده توصیف میکردند.برسی های

پست فرماندهی نشان داد که در آن هنگام هیچ بالگردی که بتوان گزارش های مذکور را به آن نسبت داد در ماموریت پرواز نبوده است و به این ترتیب یوسفی معاون عملیات در جریان اتفاق قرار گرفت. او در ابتدا این کونه عنوان کرد که شئ مذکور تنها یک ستاره بوده است.ولی پس از رایزنی با برج مراقبت فرودگاه بین المللی مهر آباد و مشاهده شخصی خود که شئ بسیار درخشان و بزرگتر از یک ستاره را به وضوح در آسمان رویت کرد تصمیم گرفت تا یک جنگنده فانتوم را از پایگاه هوایی

همدان واقع در 280 کیلومتری غرب تهران مامور پرواز و رهگیری پرنده ناشناس کند.هواپیمای F_4 در ساعت 1:30 دقیقه بامداد پایگاه را به سوی نقطه ای در 74 کیلومتری شمال تهران ترک کرد.خلبان و کمک خلبان اشاره کردند که شئ مورد نظر چنان درخشان بود که می شد آن را از فاصله 110 کیلومتری مشاهده کرد.زمانی که هواپیما به فاصله تقریبی 46 کیلومتری پرنده ناشناس رسید ناگهان تمامی دستگاه ها و وسایل ارتباطی آن از کار افتادند و به دنبال این واقعه عجیب خلبان که

ادامه تعقیب را ناممکن می دید تصمیم به ناتمام گذاشتن ماموریت و بازگشت به پایگاه گرفت. شگفت انگیز آن که به محض قطع تعقیب و تغییر مسیر در جهت پایگاه مجددا دستگاه ها به وضعیت عادی بازگشتند.در ساعت 1:40 دقیقه دومین هواپیمای فانتوم با هدایت ستوان پرویز جعفری عازم ماموریت رهگیری شئ ناشناس شد.او که اکنون دوران بازنشستگی را می گذراند در 12 نوامبر سال 2007 (21 آبان ماه سال جاری) در کنفرانسی که برای برسی این رویارویی در باشگاه ملی

خبرگزاری های ایالات متحده آمریکا بر گذار شده بود شرکت کرد و خواستار انجام یک سلسله تحقیقات بین المللی برای کشف ماهیت اشیای پرنده ناشناس موسوم به یوفوها شد.هواپیمای جعفری که در فاصله 50 کیلومتری توانست شی ناشناس را روی راداره خود قفل کند.مشخصات راداری یوفو شبیه به یک هواپیمای بوئینگ 707 بود.زمانی که جت F_4 با سرعت 204 کیلومتر بر ساعت به فاصله 46 کیلومتری شی پرنده ناشناس رسید یوفو آغاز به حرکت کرد و فاصله خود را با هواپیمای رهگیر حفظ کرد.

تخمین ابعاد شئ پرنده با چشم به دلیل درخشندگی خیره کننده آن امکان پذیر نبود.بنا به اظهارات خلبان نورهای ساطعه به رنگ های آبی سبز قرمز و نارنجی با الگویی به شکل مربع به ترتیب نسبت به هم چشمک می زدند ولی سرعت درخشش آنها به قدری سریع بود بود که می شد همه رنگ ها را با هم دید.در همان حال شئ مورد نظر و هواپیمایF_4 در مسیر جنوب به حرکت خود ادامه می دادند. یک شئ ثانویه کوچک تر از شئ اول جدا شد و با سرعت بسیار زیاد یه سوی

جنگنده فانتوم حرکت کرد.ستوان جعفری فکر کرد که به او حمله شده است و اقدام به شلیک یک فروند یک فروند موشک حرارت یاب (سایدوندر AIM_9 ) کرد ولی بی درنگ تمامی تجهیزات هواپیما و از جمله دستگاه های کنترل جنگ افزار و همه سامانه های مخابراتی از کار افتادند. خلبان جعفری که خود را در برابر خطر قریب الوقوع بی دفاع می دید در آخرین اقدام با شتاب ثقل منفی به سوی زمین شیرجه زد. شئ ناشناس دوم به سرعت از روی هواپیما عبور کرد و در فاصله 4/7 کیلومتری

پشت سر او توقف کرد و بار دیگر به سوی شئ ناشناس اول بازگشت و به آن ملحق شد.با استناد به نوار گفت و گوی خلبان و کمک خلبان شئ ناشناس پس از آن با سرعت چند برابر صوت دور شد.این بار هم به محض فاصله گرفتن هواپیما از از شئ پرنده ناشناس عملکرد تجهیزات و وسایل مخابراتی آن به وضع عادی بازگشت.اندکی بعد خدمه F_4 شاهد بودند که شئ نورانی دیگری از سمت مقابل شئ اول جدا شد و با سرعت زیاد مستقیم به سوی زمیت حرکت کرد. آنها فکر می کردند که این شئ بی درنگ به زمین اثابت خواهد کرد و انفجاری مهیب روی خواهد داد ولی پرنده ناشناس به آرامی فرود آمد. خدمه فانتوم در ارتفاع پایین تر بر روی محل فرود پرواز کردند و به موقعیت یابی نوری که زمین را روشن می کرد پرداختند.



جعفري بعدها گفت که شئ مورد نظر آنچنان تابناک مي نمود که در نور آن مي شد حتي سنگ ها و شن ها پيرامون محل آن را نيز مشاهده کرد.سپس هواپيما براي فرود رهسپاره فرودگاه مهرآباد شد.آنها متوجه شدند هر بار که از يک موقعيت مغناطيسي 150 درجه اي نسبت به مهرآباد مي گذرند دوچار اختلال مخابراتي و بروز اشکال در امر ارتباط مي شوند.

يک هواپيماي ديگر خطوط هواپيمايي هم که در همان هنگام در حال نزديک شدن به فرودگاه مهرآباد بود دوچار مشکل مشابهي شد و سامانه مخابرات آن از کار افتاد.اندکي بعد وقتي که هواپيماي F_4 در حال آخرين اقدام براي تقرب بود خدمه آن باز هم شئ پرنده ديگري را مشاهده کردند.اين شئ چهارم استوانه اي شکل بود و در دو انتهاي خود نورهايي چشمکزن

ساطع مي کرد.شئ مذکور از روي هواپيماي فانتوم پرواز کرد.برج مراقبت پرواز هيچ هواپيمايي را در منطقه گذارش نکرد.ولي زماني که خلبان فانتوم موقعيت و جهت يوفو را به آنها اطلاع داد پرسنل برج توانستند آن را مشاهد کنند.سال ها بعد مامور اصلي کنترل پرواز و يکي از فرماندهان نظامي مسئول پژوهش در اين پرونده افشا کردند که شئ مورد نظر از

روي برج مراقبت فرودگاه مهرآباد هم گذشته و تمامي تجهيزات الکترونيکي آن را نيز از کار انداخته بود.پس از روشن شدن هوا خدمه فانتوم با يک فروند هليکپتر نظامي عازم محل فرود جسم پرنده سوم شدند.با اين حال هيچ ردي بر جاي نمانده بود.آنها منطقه را به سمت غرب دور زدند و در همين حال سيگنال مشخصي که بيب بيب مي کرد توجه آنها را به خود جلب

کرد.اين علامت در نزديکي يک خانه شديدتر مي شد.آنها در نزديکي خانه فرود آمدند و از ساکنان آن در اين باره که آيا شب گذشته شاهد حادثه اي نامعمول بودو اند يا نه پرس و جو کردند.اهالي گزارش دادند که صدايي مهيب شنيده تد و نوري شديد شبيه به نور حاصل از صاعقه را مشاهده کرده اند.بعد ها پژوهش هاي بيشتري روي محل فرود انجام شد و منطقه

از نظر برسي آثار تشعشعي به طور کامل تفتيش شد ولي نتايج اين برسي ها هيچ گاه در اختيار عموم قرار نگرفت.

گزارش DIA و بازتاب حادثه(DEFENCE INTELIGENCE AGENCY

مدارک مربوط به اين حادثه به خوبي توسط ( سازمان اطلاعات دفاعي ايالات متحده آمريکا)موسوم به DIA جمع آوري و تاييد شد و نسخه هايي از گزارش آن براي کاخ سفيد . ورارت کشور. ستاد مشترک ارتش.سازمان امنيت ملي NSAسازمان جاسوسي مرکزي CIA ارسال شد.

همراه گزارش DIAفرمي وجود داشت که به ارزيابي کيفيت گزارش مربوط مي شد.در اين برگه تاييد شده بود که :
الف) شئ مورد نظر را شاهدان متعددي که در نقاط مختلفي نظير شميران مهرآباد و بستر يک درياچه خشک قرار داشته اند از چشم انداز هاي متفاوت( زمين و آسمان) ديده اند.

ب) بسياري از اين شاهدان اشخاص معتبري بوده اند(از جمله يک تيمسار نيروي هوايي.خدمه آموزش ديده پرواز و يک متصدي برج مراقبت.

ج) مشاهدات بصري توسط رادارها نيز به تاييد رسيده اند.

د) سه فروند هواپيماي ديگر وقوع آثار الکترومغناطيسي مشابهي را گزارش داده اند.

ت) عده اي از خدمه پرواز دوچار برخي آثار فيزيولوژيک (نظير مختل شدن ديد شب به دليل شدت درخشش شئ مورد نظر)شده بودند.

و) قالبيت هاي رزمايشي مشاهده شده در شئ پرنده ناشناش حالتي خارق العاده داشته.

چنانچه که مشخص است اين حادثه در زمان خود آن گونه که در خور رويدادي با اين درجه از اهميت و اعتبار به نظر مي رسد بازتاب عمومي کسترده اي نيافت و تنها معدودي از نشريات نه چندان پرشمار گان به آن اشاره کردند.از جمله نشريه
IRAN TIMES
چاپ واشنگتن دي سي در شماره اول اکتبر سال 1976 شرح دست اولي از حادثه را از زبان ستوان جعفري خلبان دومين

جت رهگير بدان گونه که بر نوار مکالمات واقعي حين تعقيب ضبط شده بود به چاپ رساند :

(( هواپيما با سرعت صوت به سمت تهران پرواز کرد.جعفري گفت که يوفو با مشاهده آمدن او بر سرعت خود افزود .به گفته وي اندازه شئ پرنده ناشناس نصف اندازه ماه کامل(بدن گونه که از زمين ديده مي شود) بود و از آن پرتو هايي به رنگ بنفش نارنجي و سفيد با شدتي در حدود سه براب ر شدت نور مهتاب ساطع مي شد))


به جعفري دستور داده شد که اگر نمي تواند نزديک شود به پايگاه برگردد.او دست از تعقيب کشيد ولي زماني که مي خواست بازگردد به مسئول کنترل اطلاع داد که شئ پرنده ناشناس تعقيب کنندگان خود را دور زده و اکنون در حال تعقيب آنها است.او گفت که در معرض خطر کاهش اجباري ارتفاع قرار دارد(چيزي داره از پشت سر من مي آد....فکر مي کنم

مي خواد خودشئ به من بزنه ...همين الان از بغل گوشم رد شد).اين مقاله همچنين به شرح صحبت هاي خلبان درباره (يک شئ گرد نوراني با محيطي در حدود 4.5 متر که از يوفو جدا شده است مي پردازد.در گزارش ياد شده همچنين آمده است که واقعي بودن شئ مذکور قبلا توسط دو تن از خلبانان فانتوم. چندين نفر از مسئولان برج مراقبت و شاهداني

که از روي زمين آن را ديده اند به تاييد رسيده است.شاهداني که از روي زمين شئ مذکور را ديده اند گزارش داده اند که جسمي درخشان به سرعت آسمان را مي پيمده است.عده اي هم گزارش داده اند که شيئ تابناک را ديده اند که از آسمان فرو افتاده است.همچنين در سال 1978 MIJI QUARTERLY که به صورت يک نشريه ادواري توسط فرماندهي


امنيت الکترونيک در سن آنتونيوي تگزاس به چاپ مي رسد و به موضوع ويژه جنگ هاي الکترونيک اختصاص دارد شرحي از ماجرا را که در اصل بر گرفته از همان گزارش DIA است منتشر کرده بود.مقاله مذکور با اين عبارت آغاز مي شود : هر خلبان گاهي در دوران فعاليت خود ممکن است با وقايع عجيب و نا معمولي مواجه شود که هرگز نمي توان آنها را به طور کامل و


مناسب با استفاده از منطق يا پژوهش هاي متعاقب حادثه توضيح داد .مقاله زير تنها به ذکر مجدد چنين رويدادي بدان گونه که توسط دو تن از خدمه يک فانتوم متعلق به نيروي هوايي شاهنشاهي ايران در اواخر سال 1976 گزارش شده است مي پردازد.هيچ گونه اطلاعات يا توضيح بيشتر درباره اين حوادث شگفت انگيز در دسترس نيست.اين داستان بايگاني خواهد شد و احتمالا به فراموشي سپرده مي شود.ولي به موضوع جذاب و احيانا هراس انگيز براي مطالعه بدل خواهد شد.يکي از


اسناد مهم ديگري که درباره اين حادثه وجود دارد مربوط به سفارت آمريکا در رباط است که در تاريخ 25 سپتامبر 1976 با اين عنوان براي وزارت کشور ايالات متحده ارسال شده است: موضوع : درخواست اطلاعات درباره اشياي پرنده ناشناس.اين گزارش آشکار ساخت که حدود 3 تا 4 ساعت بعد از وقايع تهران حوالي ساعت 1 تا 2 روز 19 سپتامبر به وقت محلي مراکش


شئ پرنده ناشناس با مشابهت بسيار در اين کشور مشاهده شده است. در گزارش آمده است که پليس مغرب گزارش هاي متعددي درباره شيئي که عمدتا در ارتفاع کم و به موازات ساحل اقيانوس اطلس پرواز مي کرده دزيافت کرده است.اين شئ پرنده ناشناس شکلي مدور يا لوله مانند با ظاهري درخشان و نقره اي رنگ داشته است و در حين پرواز رد منقطعي از


قطعات و بارقه هاي درخشان از آن بر جاي مي ماند.شئ مذکور هيچ صدايي نداشت.يکي از کارمندان سفارت که تامي از او در گزارش وجود ندارد اظهار مي دارد که خودش اين شئ را ديده استکه ظاهرا به آهستگي همانند هواپيمايي که آماده فرود مي شود در حرکت بوده است . بهگفته وي شئ مورد نظردر ابتدا شبيه يک صفحه مدور به نظر مي رسيد ولي بدا که


نزديکتر شدظاهري شبيه به يک لوله را از خود نشان داد.ده روز بعد وزير کشور وقت ايالات متحده هنري کيسينجر در پاسخي که به اين گزارش داد خط سياست رسمي دولت اين کشور را درباره اشياي پرنده ناشناس در پيش گرفت.کيسينجر ادعا کرد : همان گونه که گزارش کميته کاندون مشخص کرده است همه اشياي پرنده ناشناس را مي توان به عوامل طبيعي نسبت داد و هيچ توجيهي براي برسي هاي بيشتر وجود ندارد.به گفته وي احتمالا مردم شاهد يک شهاب ثاقب يا بخشي از يک ماهواره در حال متلاشي بوده اند که مدرکي براي ورود آن به جو زمين وجود ندارد

دوران سکوت

مشاهده اشياي پرنده ناشناش بر فراز آسمان ايران باز هم ادامه يافت . در سال 1978 ميلادي 1357 شمسي که کشور در آستانه انقلاب قرار داشت باز هم حادثه اي مشابه به وقوع پيوست .اين بار نيز موضوع مورد توجه DIA قرار گرفت.گزارش اين پرونده توسط دفتر وابسته نظامي ايالات متحده آمريکا به ستاد مشترک ارتش ارسال شد که بخشي از مسير عادي گزارش هاي

اطلاعاتي خارجي محسوب مي شود و همانند مورد سال 1976 نسخه هايي از آن براي وزارت کشور CIA . NSA
ارسال شد.در گزارش مذکور که در واقع از روزنامه انگليسي زبان TEHRAN JOURNAL مورخ 18 جولاي سال 1978 و 27 تير 1357 شمسي نقل شده آمده است که باز هم در شمال تهران در شب شانزدهم جولاي 25 تير عده اي از مردم شئ پرنده

ناشناس را مشاهده کرده اند .يکي از شاهدان اظهار داشته است که ظاهر شدن ناگهاني اين شئ و شناور ماندن آن را در بالاي سر خود ديده است.مشاهده کنندگان گفته اند که اين شئ پرنده ناشناش يک شئ عجيب تابناک بوده است که به نظر مي رسيد به سوي جنوب غربي و سمت ساوه شناور است.آنان با شبکه راديويي ملي و برج مراقبت فرودگاه مهرآباد که

حضور اين شئ را تاييد کرد تماس گرفته بودند.با اين حال جزئيات بيشتري توسط مسئولان برج ارائه نشد.در اين گزارش اضافه شده است که مقامات رسمي برج مراقبت فرودگاه مهرآباد و همچنين خدمه يکي از هواپيماهاي خطوط مسافربري لوفتانزا نيز حضور نامعمول شيئي را که توسط دستگاه هاي آنان رديابي شده بود گزارش داده اند.مقاله تهران جورنال

همچنين به صورت خلاصه به يک حادثه ديگر که تقريبا در همان محدوده زماني در آوريل 1978 روي داده بود اشاره کرده است و بر اساس اين گزارش يک خلبان محلي ادعا کرده است که در حين پرواز از اهواز به تهران او و کمک خلبانش شئ درخشاني را مشاهده کرده و موفق به عکس برداري از آن شده اند.اين عکس تا زماني که مقامات بخش امنيت هواپيمايي

غير نظامي اجازه نداد در اختيار کسي قرار نگرفت.حضور اين شئ پرنده ناشناس توسط رادارهاي زميني نيز به طور آشکار مورد تائيد قرار گرفته بود. يکي از مسئولان کنترل رادار مهرآباد در اين باره اظهار کرد که آنها به هنگام اين رويداد شيئي را که ابعاد آن حدود 20 برابر يک جمبوجت بوده است بر روي صفحات رادار شناسايي کرده اند.گفته شده است که مقامات

هواپيمايي غيرنظامي در اين باره برسي و تحقيقاتي را انجام داده بودند که هيچ نتيجه اي از آن در اختيار عموم قرار نگرفت.اندکي پس از آن به دليل تحولات سياسي و وقوع انقلاب در ايران اين قبيل رويدادها در محاق رويدادهايي به مراتب مهيجتر قرار گرفتند. اما حادثه عجيب سپتامبر 1976 که به نظر برخي از پژوهشگران يوفوها از جمله مهمترين موارد ثبت

شده رويارويي با اشياي پرنده ناشناس در اتمام جهان محسوب مي شود نمي توانست براي هميشه مسکوت بماند . به اينگونه بود که در سال 1994 تهيه کنندکان کنجکاو برنامه هفتگي SIGHTINGS که در FOX پخش مي شد پرونده اين حادثه را بار ديگر بيرون کشيدند.

مصاحبه با شاهدان دسته اول

سايتينگز يک مجموعه تلويزيوني مستند بود که امور فرا ادراکي دست مايه برنامه هاي هفتگي 60 دقيقه اي خود قرار مي داد.اين بار (تيم وات) مجري برنامه براي گشودن مجدد پرونده که 16 سال پيش مطرح شده بود به سراغ افراد مختلفي رفت که در زمان وقوع به نوعي با آن درگير شده بودند.تقريبا همه اين افراد اعتقاد داشتند که در جريان اين ماجرا با يک شئ پرنده

فرازميني برخوردار از نوعي فناوري بسيار پيشرفته سر و کار داشته اند.بر اساس تخمين يکي از خلبانان نخستين جت رهگير به نام (يدي ناظري) شئ پرنده ناشناس با سرعتي در حدود 2 تا 3 هزار مايل ير ساعت (تقريبا 3 تا 5 هزار کيلومتر بر ساعت) حرکت مي کرد.او گفت : سرعت و قدرت آن بسيار فراتر از ما بود.نخستين فانتوم نتوانست به شئ ناشناس برسد.

در اين هنگام بود که فکر کردم اين شئ يک يوفو است. ناظري اضافه کرده است : هيچ کشوري نيست که صاحب چنين پرنده اي باشد.اين بود که فکر کردم بي ترديد از سياره ديگري آمده است.خلبان فانتوم دوم پرويز جعفري گفت که پس از ناموفق ماندن اقدام براي شليک موشک خود و همراهش را در معرض خطر مرگ يافته و از بيم جان اقدام به برون افکني(اجکت) کرده بود ولي در اين هنگام دکمه پرتاب صندلي هم کار نمي کرد.

همچنين جعفري بعدها در کنفرانس باشگاه ملي خبرگزاري هاي آمريکا در واشينگتن دي سي به جزييات ديگري اشاره کرد.از جمله اين که شئ اصلي به چهار شئ مختلف تفکيک شده بود يکي از آنها همان شئ بود که او در اقدامي ناموفق کوشيده بود آن را هدف شليک موشک سايدوايندر خود قرار دهد.شئ ديگر هواپيماي وي را تعقيب کرده بود و شئ سوم

جسمي نوراني بود که خلبان جعفري براي ارائه به کنفرانس مطبوعاتي آماده کرده بود از او سوال شد که آيا اعتقاد وي آنها با يک سفينه فضايي بيگانه مواجه بوده اند و او پاسخ داد که در اين باره مطمئن است.


نادر يوسفي معاون وقت نيروي هوايي ايران به تيم وايت گفت که او دستور رهگيري را به دو هواپيماي جت داده . يوسفي اظهار داشت بر اساس تجربه اي که از حادثه 19 سپتامبر سال 1976 به دست آورده ام معتقدم که آن بالا چيزي هست. ما نمي دانيم چيست و از کجا آمده است.يوسفي بسياري از جزئياتي را که قبلا درباره اين رويارويي در گزارش DIA ثبت شده بود تکرار کرد . ولي در ضمن نکات اندکي ديگري را نيز بدان افزود.او گفت که وقتي ارتباط دومين فانتوم هو قطع شد


سامانه هاي تسليحاتي آن از کار افتادند و هواپيما مانور گريز را انجام داد بار ديگر سعي کرد تا به عنوان آخرين اقدام به تعقيب شئ پرنده ناشناس بپردازد . با اين که هواپيما با سرعت دو ماخ(هرماخ 340 متر بر ثانيه يا همان سرعت صوت) يه سوي آن حرکت کرد ولي يوفو به آساني از از فانتوم فاصله گرفت و دور شد .يوسفي گفت خلبانان تصميم گرفتند به فرودگاه مهرآباد برگردند.زماني که آنها برگردند.زماني که آنها داشتند به زمين نزديک مي شدند برج مراقبت فرودگاه با وي تماس گرفت و خبر داد شئ پرنده ناشناس دارد هواپيما را که در حال بازگشت به پايگاه است تعقيب مي کند.


(حسين پيروزي) سرپرست برج مراقبت فرودگاه مهرآباد به مجري برنامه سايتينگز کفت که وقتي يوفو روي دم هواپيما بود خلبان وحشت زده به نظر مي رسيد.بر اساس اظهارات پيروزي و ساير پرسنل کنترل پرواز شئ پرنده ناشناش داشت در ارتفاع پايين و با فاصله اي در حدود 760 متر روي فرودگاه پرواز مي کرد.ناظران اين شئ را شبيه به يک استوانه با ابعادي در حدود ابعاد يک اتوبوس بين شهري توصيف کردند که چراغ هايي با نور ثابت درخشان در دو انتها و يک چراغ چشمک زن در ميانه بدنه داشت .زماني که يوفو با ارتفاع کم روي برج مراقبت فرودگاه مهر آباد پرواز کرد تمامي تاسيسات آن از کار افتاد.


با اين حال ساير بخش هاي فرودگاه کار عادي خود را ادامه مي داد .پس از اين پرواز نزديک به زمين يوفو به سمت غرب اوج گرفت.حدود 25 دقيقه به د يکي از خلبانان نيروي هوايي مصر مه مشغول پرواز بر فراز درياي مديترانه بود آن را مشاهده کرد و اندک زماني بعد سرنشينان يکي از هواپيماهاي خطوط مسافربري KLM اعم از خلبان خدمه و مسافر شئ مذگور را بر فراز ليسبون پايتخت کشور پرتغال ديدند که بر روي اقيانوس اطلس به سوي غرب در حال حرکت بود.روز بعد در تهران تحقيقاتي در اين باره انجام شد.معاون فرمانده وقت نيروي هوايي مصاحبه هايي را با تمامي عوامل انجام داد و گزارشي را



تنظيم کرد.خلبان جعفري خلبان دومين هواپيماي فانتوم گفت او از جمله کساني بوده که با وي مصاحبه شده شده است.يکي از اين مصاحبه شوندگان حسين پيروزي متصدي برج مراقبت فرودگاه مهرآباد بود.او به ياد داشت که هيئت برسي در پايان جلسه به گفته گو با وي پرداخت.پيروزي گفت : زماني که آنها گزارش ما و گزارش خلبان ها را شنيدند به اين نتيجه رسيدند که هيچ کشوري نمي تواند از چنين فن آوري يرخوردار باشد و همه آنها اعتقاد داشتند که اين شئ پرنده ناشناش منشا برون زميني داشته.آذربرزين در مصاحبه مستقلي که با برنامه سايتينگز انجام داده بود اظهارات پيروزي را



تاييد کرد.به گفته وي آنها نتيجه گرفتند که شئ پرنده ناشناس عمدتا سامانه هاي الکترونيک هواپيما و برج مراقبت را مختل کرده بود.آذربرزين درباره اجرامي که ظاهرا از يوفو شليک شده بود گفت :خلبان ها به آنها گوي آتشين مي گفتند .ولي همه ما معتقد بوديم که آنها امواج بسيار نيرومندي با ماهيت الکترومغناطيسي بودند که تمامي سامانه هاي الکترونيک اعم از UHF و VHF سامانه کنترل حريق رادار اسلحه و ارتباط جنگ افزاري را مختل کرده بود.همه چيز از کار افتاده بود.آذربرزين همچنين گفت که وقتي دومين هوپيماي فانتوم داشت از شيرجه اضطراري خود بيرون مي آمد و از زير پرنده ناشناش مي



کمک خالبان در وضعيت مناسبي براي مشاهده آن قرار گرفت . او به سايتينگز و پژوهشگري به نام بروس مکابي گفت که کمک خلبان توانسته بود در اين موقعيت شئ پرنده ناشناس را ببيند.کمک خلبان گفته بود که يوفو شکلي شبيه به يک بشقاب يا نعلبکي داشته است با يک کابين گنبدي شکل يا شبيه به توپ که تا نيمه در يک هاله نوراني مات به رنگ نارنجي يا زرد فرورفته بود.با اين حال هيچ خدمه اي در آن وجود نداشت.


آذربرزين با در نظر گرفتن تمامي عوامل از جمله ميزان شتاب فوق العاده اي که در شئ پرنده ناشناس مشاهده شده بود چنين نتيجه گرفت که عملکرد آن بسيار پيشرفته تر از هر نوع وسيله پرنده شناخته شده ساخت بشر است.آذربرزين همچنين به مکابي گفت که مدارک کامل مصاحبه در اختيار نيروي هوايي ايالات متحده قرار گرفته شد.با اين حال نيروي هوايي آمريکا همچنان بر اين موضع است که که تنها مدارک موجود درباره حادثه مذکور که از طريق DIA در اختيار آنها قرار گرفته است.


در اصل توسط يکي از افسران نيروي هوايي ايالات متحده که با خلبان دومين فانتوم مصاحبه کرده بود تهيه شده است.آذربرزين درباره عقيده شخصي خود به سايتينگز گفت : من به اشياي پرنده ناشناش اعتقاد دارم و نمي توانم وجود آن را ناديده بگيرم. آنها مي خواهند راهي براي برقرار کردن ارتباط با زمينيان بيابند.آنان در اين زمينه تلاش مي کنند و به آن هم مي رسند.در اين جا بد نيست اشاره کنيم که يک ماهواره جاسوسي نظامي نيز موفق به ثبت مدارکي در ارتباط با اين حادثه
شده بود. اين ماهواره موسوم به DSP-1 در زمان وقوع حادثه نوعي دگرگوني غير عادي فرو سرخ به مدت يک ساعت در منطقه روي داده بود را شناسايي کرد.



توضيحات و تحليل هاي بد بينانه :

(فيليپ جي. کلاس) يکي از پژوهشگراني که در خصوص پرده برداشتن از ادعاهاي دروغين درباره مسائل ماوراي ادراکي تلاش مي کند در کتابي با عنوان ( يوفوها : فريب عمومي) درباره حادثه سال 1976 تهران اين تحليل را مطرح مي کند که شاهدان در ابتدا يک جرم نجومي را که احتمالا سياره مشتري بوده است ديده اند.بقيه ماجرا هم علتي جز بي کفايتي خلبان و اختلال در عملکرد تجهيزات نداشته است.البته با توجه به انبوه شواهد موجود که منابع موثق و غير مرتبط با هم به دست رسيده اند چنين توجيه خامي کودکانه به نظر مي رسد.اين نکته درست است که در آن هنگام مشتري با تفاوت زياد



نسبت به بقيه اجرام سماوي (بجز حلال ماه جديد) درخشان ترين جرم آسمان شبانگاهي بوده است.ولي محتمل نيست که دو هواپيماي فانتوم به تعقيب آن پرداخته يا در راستاي آن پيشرفته باشند.نخستين شاهداني در شميران متوجه اين شي تابناک شدند که يکي از آنها معاون فرمانده عمليات نيروي هوايي يوسفي بوده است که فرمان رهگيري آن را صادر کرد.دو هواپيماي جت از پايگاه هوايي همدان که در 282 کيلومتري (غرب-جنوب غرب تهران قرار دارد به هوا برخاستند و در جهت


نقطه 64 کيلومتري شمال تهران مرکز حرکت کردند.در حالي که مشتري در شرق قرار داشت.بنابراين شئ پرنده ناشناس در آن هنگام تقريبا 90 درجه با مشتري فاصله داشته است.به علاوه دومين فانتوم شئ پرنده ناشناس را از شمال تهران تا جنوب آن تعقيب کرده است که در اين جا هم فاصله مشتري با مسير تعقيب به حدود 90 درجه مي رسد.فراتر آن که هر دو هواپيما حضور شيئ را روي رادار ثبت و رديابي کردند که چنين چيزي درباره يک جرم نجومي اعم از ستاره يا سياره ناممکن است.



بسياري از جزييات ديگر اين حادثه نيز با توضيحات پيشنهادي (کلاس) جور در نمي آيد.مثلا اين که تجهيزات الکترونيک هواپيماي فانتوم و برج مراقبت همگي با نزديک شدن يوفو از کار کار افتاده بودند.به علاوه ارتباط مخابراتي يک هواپيماي ديگر که سومين شئ پرنده در حال پرواز در آن محدوده و يک هواپيماي غير نظامي بوده است قطع شده است.به گفته (جرومي کلارک) نظريه کلاس عوامل ايراني دخيل در حادثه را کلا افرادي فاقد مهارت هاي فني و مشاهده اي و حتي محروم از ابتدايي ترين اطلاعات حرفه اي فرض شده اند.با توجه به اين امر از برخي از جهات آسان تر است تصور کنيم که همه شهود با هم تباني کرده اند تا چنين داستاني را به صورت تعمدي سر هم کنند(که هيچ گونه مدرکي در تائيد اين مطلب وجود ندارد.



در سال هاي اخير نيز موارد متعددي از مشاهده اشياي پرنده ناشناس در ايران گزارش شده اندکه با توجه به شرايط سياسي موجود اين اجرام اغلب به عنوان موارد مشکوکي از وسايل پرنده جاسوسي و اطلاعاتي کشورهاي متخاصم تلقي شده اند.برخي از مهمترين اين مشاهدات به شرح زير است


2003 : در آگوست سال 2003 (مرداد 1382) دو شي پرنده ناشناس به رنگ هاي زرد و سفيد در محدوده ساحلايران درياي خزر در شمال کشور توسط دو گردشگر مشاهده شدند.

2004 : انبوهي از مشکلات مربوط به اشياي پرنده ناشناس که با عنوان (مشاهدات IRAN UFO 2004) معروفند گزارش شد.اين حوادث از 12 آوريل اين سال (23 فروردين تا يکم ارديبهشت 1383) به وقوع پيوست و طي آن هزاران نفر توانستند اشياي پرنده ناشناس را با چشم خود ببينند.حتي فيلم يکي از اين اجسام توسط سيماي جمهوري اسلامي ايران ثبت شد. بر اساس گزارش هاي ارسالي برخي از يوفو ها به صورت شناور در آسمان در حال پرواز بر فراز تاسيسات اتمي کشور

مشاهده شدند . با توجه به هم زماني اين وقايع با انتقادات آمريکا و کشورهاي غربي تابع آن نسبت به برنامه هاي هسته اي ايران موجي از جنجال رسانه اي کشور را فرار گرفت.هنوز مشخص نيست که آيا اشياي مشاهده شده يوفو بوده اند يا وسايل پرنده جاسوسي يا سياره زهره.تصاوير بسياري از اين اشياي پرنده ناشناس در فاصله کوتاهي پس از روئيت آنها منتشر شدند.گروه هاي برسي يوفو ها بسياري از عکس ها را مربوط به اجرامي (واقعا ناشناخته9 ارزيابي کردند.در حالي که برخي نيز مربوط به وسايل پرنده عادي و سياره زهره و يا قلابي تشخيص داده شدند.


2005: يک گردشگر ادعا کرد که در نزديکي آرامگاه کوروش کبير شي پرنده ناشناس را مشاهده کرده.

2007 : شاهدان عيني به خبرگزاري فارس اطلاع دادند کهيک شي پرنده ناشناس در کوه هاي بارز کرمان سقوط کرده است.اين واقعه صبح روز چهار شنبه 10 ژانويه (20 دي 1386 ) روي داد. به گفته معون استاندار کرمان ( ابوالقاسم نصراللهي) حادثه مذکور به دنبال يک انفجار و بر جاي ماندن رد ضخيمي از دود روي داد خسارت و آسيبي به دنبال نداشت.او يادآوري کرد که تمامي وسايل پرنده اي که از منطقه عبور کرده اند صحيح و سالمند و اين حادثه ناشي از سقوط هواپيما يا


بالگرد نبوده است.بنا به اظهارات نصراللهي هيچ دليل قطعي دال بر سقوط يک شهاب سنگ وجود ندارد.ولي با اين حال او اين احتمال را رد نکرد.همچنين منبع ديگري به خبرگزاري فارس گفت: اين شي مذکور آتش گرفته بود و دنباله ستبري از دود به همراه داشت.وي ادعا کرد که بنابراين شي مذکور نمي توانسته است يک شهاب سنگ بوده باشد.نصراللهي اشاره کرد که چند روز قبل از آن هم وقوع حادثه مشابهي در رفسنجان توسط شاهدان عيني گزارش شده بود.


6 روز پس از حادثه کرمان همين خبر گزاري گزارش داد که شي پرنده ناشناس در منطقه بوير احمد در غرب ايران مشاهده شده است که به سوي جنوب حرکت مي کرده . اين شي تا يک ساعت قابل روئيت بود{ حادثه کرمان در مطلبي در شماره اسفند 85 دانشمند مورد برسي قرار گرفته بود با عنوان مسافري از اعماق فضا }
you know what's so interesting, the fact that people who don't even live in Iran, want to inform us about UFO or better to say American's super duper top secret untouchable undefeatable planes. some BS articles like THIS from taghavi.
regarding pre revolution stories, I don't believe a single one of them, and as you can see, these stories ended by Shah's era, I can think of a dozen of reasons for making such a stories in that era. after revolution things like THIS are called UFO, which are far different than the fake stories from people like Taghavi.
even your article is trying to fool us with a fake story at the beginning and then bringing some irrelevant and empty claims from post revolution to convince us.
 
.
@mohsen

Lets assume, this claim of him is not true (which is unlikely).what about the rest?

We cant confirm whether his claim on F-14 upgrades to AM level is true or false.yet it is clear that what he said about F-4 upgrades were 100% right based on the new photos(which F-4s are loaded with additional targeting pods).the same applies to his reports of F-1s and SU-25s.also remember his report on IRIAF operations against ISIL.

You are being unfair here.
 
.

Pakistan Defence Latest Posts

Pakistan Affairs Latest Posts

Back
Top Bottom