In pakestani ha khodeshoun posht e rigi hastand. haalaa ma'loum nist ke mikhaan sar e chi ba Iran mo'aameleh konand ke in ra dastgir kardand. Gar cheh Iran tof ham nabaayad beheshoun bedeh, chon in Rigi ke ham az beyn bereh, pakestani ha be jaash yek gorouh e digeh ra ijaad mikonand.
Daghighan . vali man fek mikonam az tarafe wahabihaye keshvarhay arabi ham hemayate maalio aghidati mishan age deghat karde bashi bayaniye-ha-shoon bishtar arabiye o gahi kalamaate nejhad parastaane mesle majooso injoor chiza ham daare .
nazaret darbareye in yaroo chiye ?
full retarde be tamam ma'na
هارون مونس در سال ۱۹۹۶ میلادی همسر و دو فرزند خود را در ایران جا میگذارد و با ویزای تجاری به استرالیا میآید. با قدم گذاشتن در خاک استرالیا بلافاصله تقاضای پناهندگی میکند و پس از ۸ سال تابعیت استرالیا را به دست میآورد. مونس در تمام سالهای اقامت در استرالیا به جز دوره کوتاهی در سال ۲۰۰۰ که در ایالت استرالیای غربی زندگی میکرده، مابقی زندگی خود را در شهر سیدنی گذرانده است. در این شهر ۱۷ بار محل اقامت خود را تغییر داده و گاه تنها چهار یا پنج روز را در یک نشانی زندگی کرده بود.
در سال ۱۹۹۹ میلادی تشکیلاتی تحت عنوان دفتر آیتالله منطقی بروجردی برای آموزش و ترویج امور معنوی و فعالیتهای خیریه دایر میکند اما دو سال بعد تشکیلات دیگری با هدف یاری رسانی به کودکان و زنان به ثبت میرساند. از جمله برنامههای تشکیلات جدید که به نام IISIO معرفی شده ارائه اطلاعات در زمینه توسعه فعالیتهای فرهنگی، علمی، فنی، آموزشی، سیاسی و امنیتی بوده است. پس از IISIO شش بار دیگر نیز در سالهای مختلف اقدام به راهاندازی انجمنهای دیگر میکند ولی هر بار پس از دو یا سه سال به فعالیت آنها پایان میدهد. از جمله آنها تشکیلاتیست به نام "حزبالله استرالیا" که آن را در سپتامبر ۲۰۰۹ راه میاندازد اما در دسامبر ۲۰۱۱ آن را تعطیل میکند.
محمدحسن منطقی از سال ۱۹۹۶ که به استرالیا میآید تا شش سال بعد با همین نام شناخته میشود و با همین نام تقاضای شهروندی استرالیا میکند اما دو سال مانده به دریافت تابعیت استرالیایی در سپتامبر سال ۲۰۰۲ نام جدیدی برای خود انتخاب میکند. نام جدید او "مایکل هیسون موروث" است. مایکل تا چهار سال بعد با همین نام باقی میماند اما در نوامبر سال ۲۰۰۶ میلادی یکبار دیگر نام خود را تغییر میدهد. این بار "من هارون مونس"، نامی که گروگانگیر
کافه لینت با آن شناخته میشود.
محمد حسن منطقی چند ماهی پس از آن که با نام مایکل هیسون موروث در شهر سیدنی زندگی میکرده با "نولین هیسون پال" آشنا میشود. گزارشها نشان میدهد روابط مایکل و نولین دستخوش تلاطمهای بسیاری بوده و در مرکز این درگیریها موضوع حضانت فرزندانشان قرار داشته است.
حجتالاسلام یا عضو فرقه احمدیه؟
اما این همه داستان نیست. محمد حسن منطقی در زمان ورود به استرالیا خود را روحانی شیعه و حجتالاسلام معرفی میکند. وقتی تقاضای پناهندگی خود را مینویسد اظهار میکند که عضوی از فرقه احمدیه است؛ فرقهای اسلامی که به دلیل ادعای مهدویت میرزا غلام احمد، بنیانگذار آن، در میان شیعیان و سنیها بهعنوان فرقهای ارتدادی شناخته میشود. با این همه، وقتی نام خود را به مایکل هیسون موروث تغییر میدهد به سازمان امنیت داخلی استرالیا خبر میدهد که دیگر کسوت روحانیت را کنار گذاشته و از این به بعد بهعنوان یک سکولار زندگی خواهد کرد.
زندگی سکولار مایکل دوام چندانی ندارد و چهار سال بعد وقتی نام مایکل به هارون مونس تغییر میکند، اینبار عنوان شیخ را به نام هارون اضافه میکند تا حجتالاسلام سابق با نام تازه در جامعه مسلمانان استرالیا هوادارانی برای خود دست و پا کند. تغییرات متوقف نمیشود. اینبار برای آخرین مرتبه شیخ هارون مذهب خود را از تشیع به تسنن عوض میکند و به منتقد جدی راه و رسم شیعیان تبدیل میشود.
گزارش دفتر سروزیر ایالتی جزئیات دیگری از زندگی هارون مونس را نیز در بر دارد. در بخشی از گزارش آمده که هارون مونس در ۱۴ سال از دوران ۱۸ ساله اقامتش در استرالیا هیچگاه سفری به خارج از این کشور نداشته اما در فاصله چهار ساله میان ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ میلادی شرایط تغییر میکند و ۲۱ بار به سفر میرود. ده سفر به مقصد بانکوک بوده، همگی کمتر از یک هفته و گاهی تنها یک روز. یک بار هم در کمتر از دو روز به لندن سفر میکند اما کسی نمیداند این سفرهای کوتاه به چه منظوری صورت گرفته است. در همان دوره سفرهای پی در پی مکاتبات او نیز اوج میگیرند و به بسیاری از جمله ملکه بریتانیا، پاپ، سیاستمداران داخلی و خارجی و بلاخره خانوادههای سربازان استرالیایی کشته شده در افغانستان نامه مینویسد. وقتی خانوادههای سربازان استرالیایی از مکاتبات او به دادگاه شکایت میبرند پای هارون مونس به دادگاههای سیدنی باز میشود.
اتهام 'آزارهای جنسی'
همزمان با همین دادگاهها در سال ۲۰۰۹ پلیس فدرال استرالیا نیز تحقیقات تازهای درباره دست داشتن هارون در قتل نولین، همسر سابقش، و ارتکاب آزارهای جنسی متعدد آغاز میکند. دادگاه به اتهامات هارون مونس رسیدگی میکند و دو بار در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ او را گناهکار میشناسد. با اینحال دادگاه به هارون امکان میدهد تا به قید وثیقه آزاد بماند.
در دورهای که محمدحسن منطقی دیروز و هارون مونس وقت مرتب در دادگاهها حضور پیدا میکند مشخص میشود دچار روانپریشیست. همین اختلال روانی دو بار در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ او را به بیمارستان میکشاند و در آنجا بستری میشود. گزارشهای پزشکی بعدی که به تایید روانپزشک ارشد دولت ایالتی رسیده، نشان میدهد گرچه هارون مونس از وضعیت روانی ناپایداری برخوردار است اما شرایط او تهدیدی برای زندگی خود و دیگران به بار نخواهد آورد. سازمان امنیت داخلی استرالیا نیز همین نظر را درباره هارون مونس دارد. اما حالا گزارش دفتر سروزیر ایالت میگوید در فاصله ده سال از ۱۱ می ۲۰۰۴ تا ۱۲ دسامبر ۲۰۱۴ دستگاههای امنیتی و پلیس استرالیا ۴۱ مورد تحقیق درباره فعالیتهای هارون مونس داشتهاند. شگفتانگیز این که تنها در فاصله سه روز از ۹ تا ۱۲ دسامبر سال گذشته دفاتر پلیس ایالتی ۱۸ مورد پیام تلفنی و ایمیل درباره فعالیتهای مشکوک هارون دریافت کردهاند اما نظر پیشین درباره بی دردسر بودن هارون پابرجا میماند. سه روز پس از آخرین پیام هارون مونس به کافه لینت میرود و کلید گروگانگیری در آنجا زده میشود.
ساعت هشت و ۳۳ دقیقه صبح روز ۱۵ دسامبر هارون با نشان دادن اسلحه از کارمندان و مشتریان کافه لینت میخواهد تا درها را قفل کنند و در داخل کافه باقی بمانند.
درخواست پلیس ایران برای استرداد
محمدحسن منطقی که در فاصله سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۰ بهعنوان نگهبان آموزش دیده بود پس از دریافت مجوز حمل اسلحه میتوانسته در زمان کار مسلح باشد اما در با تغییر قانون دریافت مجوز در سال ۲۰۱۲ از تمدید مجوز خود صرفنظر میکند. پلیس استرالیا میگوید اسلحهای که هارون از آن برای گروگانگیری استفاده کرده، بهطور قانونی متعلق به خود او نبوده ولی هارون آن را از بازار نیمهرسمی اسلحه تهیه کرده بوده است. تیری که از آن اسلحه شلیک شد توری جانسون مدیر کافه لینت را از پای درآورد.
در گزارش گفته شده که اگر هارون مونس همین امروز با شرایط اولیه خود وارد استرالیا میشد باز هم میتوانست شهروندی استرالیا را کسب کند. سه دلیل مهمی که گزارش به آن توجه کرده عبارتند از سهلانگاری پلیس استرالیا، حمایت سازمان عفو بینالملل از محمدحسن منطقی، و بیتوجهی سازمان امنیت داخلی استرالیا به پیامهای هشداردهنده درباره هارون مونس.
در سال ۲۰۰۱، پنج سال پس از ورود محمدحسن منطقی به استرالیا، پلیس اینترپل به درخواست پلیس ایران تقاضای استرداد او را به پلیس استرالیا ارائه میدهد. پلیس ایران اعلام کرده بوده که محمدحسن منطقی به دلیل کلاهبرداری تحت تعقیب است. ۵ ماه بعد در سپتامبر ۲۰۰۱ وقتی درخواستهای پلیس استرالیا برای دریافت اطلاعات بیشتر از پلیس ایران به نتیجه نمیرسد درخواست استرداد محمد حسن منطقی در استرالیا نادیده گرفته میشود. در عوض، نامه عفو بینالملل در حمایت از او به جریان میافتد و یکسال بعد در سپتامبر ۲۰۰۲ محمد حسن منطقی تابعیت استرالیا را به دست میآورد. گزارش میگوید اگر سازمان امنیت داخلی استرالیا به ۱۸ پیام هشدار دهندهای که تا سه روز مانده به واقعه برای آنها ارسال شده بود ترتیب اثر میدادند گروگانگیری روز ۱۵ دسامبر در کافه لینت اتفاق نمیافتاد.
محمدحسن منطقی، مایکل هیسون موروث و عاقبت من هارون مونس، مردی با سابقه روانپریشی ۱۷ ساعت زندگی در استرالیا را به گروگان خود درآورد و رسانهها را به مرکز خرید مارتین سیدنی کشاند، جایی که هنوز دستهگلهای مردم برای یادبود توری جانسون و کاترینا داوسون در کنار کافه لینت دیده میشود.