What's new

Just for Iranians to read

Status
Not open for further replies.

New

PDF THINK TANK: ANALYST
Joined
Jul 9, 2012
Messages
2,023
Reaction score
8
Country
Iran, Islamic Republic Of
Location
Iran, Islamic Republic Of
Are you guys ready to face some biting truth?
This is from a book which is based on reports published some 10 years ago.
You guys need to read this.

این کتاب، گزارشی نگران‌کننده از پیش‌بینی آینده نفت (یعنی آینده ایران و خلیج فارس) و تفسیر متفاوتی از مناقشه اتمی ایران و نقش غرب در آن است. بازگویه طرح احتمالی‌ای است که غرب ـ و بویژه آمریکا ـ از طریق دمیدن در تنور مناقشه اتمی ایران، برای رهایی تمدن غرب از گرفتاریهای تاریخی خودش، دنبال می‌کند. تدوین اولیه این کتاب هشت سال پیش (در سال ۱۳۸۴) آغاز شد و بسط‌ها و بازنویسی‌های آن در زمستان ۱۳۸۵ و بهار ۱۳۸۶ انجام شده است. آنگاه یک‌بار دیگر در بهار و تابستان ۱۳۸۷ اطلاعات آن بهنگام سازی شده و سرانجام متن نهایی آن در مهر ۱۳۸۷ «فقط» برای چند نفر از مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران ارسال شده است.

آنگاه که این کتاب را تدوین می‌کردم آگاهانه پیش‌بینی‌هایم را با اندکی نمک بدبینی همراه می‌کردم. هدفم این بود که این نگرانی‌های بدبینانه را به مقامات کشور منتقل کنم، تا شاید به فکر بازبینی در چیدمان اولویت‌های ملی بیفتند. اما اکنون که به آن پیش‌بینی‌ها می‌نگرم درمی‌یابم که بسیار محافظه‌کارانه‌اند. یعنی نه تنها برخی از پیش‌بینی‌های جسورانه آن – که برای یک افق بیست ساله بوده – هم اکنون محقق شده است بلکه حتی در برخی حوزه ها پیش بینی من از واقعیت عقب مانده است. به دیگر سخن:‌ واقعیت بسی سریع‌تر و نگران کننده‌تر از آن چه پیش‌بینی شده‌ در حال رخ دادن است. یعنی سرعت تحولات دنیای واقع، از قدرت تخیل ما نیز پیشی گرفته است. این خود نشانه‌ای از این است که دنیای مدرن دارد وارد مرحله تکینگی (singularity) می شود. و تکینگی (بخوانید: تَکینِه‌ گی) یعنی وضعیتی که نه بازگشت به گذشته ممکن است و نه پیش بینی دقیق آینده. شوربختانه اما، هنوز ما خوابیم و اگر بیداریم به غوغاهای خودساخته مشغولیم و آنچنان در خویش و مسائل دون‌پایه خویش سرگردانیم، که فرصتی برای شنیدن و دیدن واقعیت نمانده است. و بازنده، فردی و نظامی و جامعه‌ای است که در دنیای تحولات لحظه‌‌ای و «تکینه شونده» زیست کند اما اندیشه‌اش در انجماد تصورات گذشته باقی مانده باشد.

من این کتاب را «از ترس» نوشتم، ترس از واقعیت هولناکی که خموشانه دارد محاصره‌ مان می‌کند؛ و اکنون نیز «با ترس» منتشر می‌کنم، ترس از این که دیر شده باشد و تازه عده‌ای گریبان چاک کنند که زود بود. اما می‌دانم که زمان انتشار آن اکنون نیز دیر شده است. من این کتاب را برای دلم و به امید کمک به بهروزی ملتم نوشتم و به امید اثر گذاری بر سیاست‌های جاری ایران در حوزه مناقشه اتمی، آن را فقط برای برخی مقامات کشورم فرستادم و «پنج سال» صبر کردم. اکنون که دریافتم پافشاری بر تداوم مسیر گذشته همچنان پای برجاست و هنگامی که دریافتم پیش‌بینی‌های به‌ظاهر جسورانه من در این کتاب، بسیار محافظه‌کارانه‌تر از تحولات دنیای واقع بوده است و فرصت‌های ما با سرعت بیشتری روبه پایان است، تصمیم به انتشار عمومی آن گرفتم. و البته جبران چند سال عمری که من بر سر تدوین این کتاب نهادم تنها زمانی خواهد شد که این کتاب تاثیری هر چند اندک بر روند پرهزینه و فرساینده سیاست‌های ما بگذارد. و البته دو سه سال عمر من کجا و سرمایه‌های انسانی و اجتماعی ملتی بزرگ کجا که به شتاب در حال تخریب است؟ و دو سه سال عمر من کجا‌ و عرق شرم کارگران و کشاورزان و زحمتکشان و شهروندان ما کجا که روزبه‌روز در زیر فشار یک اقتصاد بی‌ثبات و تفتیده در تورم و فرسوده در رکود، شکسته‌تر می شوند؟ و امروز اقتصاد ما هیچ راه حل اقتصادی ندارد. اقتصاد ما در بن‌بست سیاست به دام افتاده است و سیاست ما نیز در دام مناقشه اتمی زمین‌گیر شده است.

عجیب است، ملتی که در ناصبوری در امور سازنده و طرح های بزرگ و برنامه های جمعی، شُهره است، در از دست دادن فرصت های تاریخی خود چقدر صبور است. عجیب است، نظام سیاسیای که همه نظام های دیگر را محکوم و مطرود می داند، چقدر به راحتی فرصت های تاریخی را به آنان واگذار می کند. عجیب است، جامعه ای که نخستین پارلمان آسیا را تأسیس کرده است، هنوز پس از ۴۴۱ سال نمیداند چگونه در تصمیمات بزرگ و تاریخی، عقل جمعی را به کار گیرد. عجیب است، مردمی که متوسط بهره هوشی شان ٨٤ است (در مقایسه با دامنه نرمال ٩٠ تا ١٠٩) و در طبقه ملت های دارای «هوش زیر متوسط» قرار می گیرند، خود را » باهوش ترین « ملت دنیا میدانند و از تکرار این باور فریب لذت می برند و غِرّه میشوند و با همین خود فریبی، پی در پی فرصت های تاریخی را به ملت های رقیب واگذار میکنند

اکنون که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هستیم صرف نظر از این که چه کسی و از چه جناحی ریاست جمهوری را به دست گیرد باید زمینه های فکری و روانی الزم برای یک «چرخش بزرگ» را در سیاست خارجیمان فراهم کنیم. بنابراین هم نیاز است که سیاستمداران خودشان را به لحاظ روانی آماده کنند و هم الزم است مردم کشورمان را از نظر فکری توجیه کنیم که اکنون زمان «چرخش بزرگ» است تا «فرصت بزرگ» از دست نرود و به زودی گرفتار یک «بحران بزرگ» نشویم. ایران عزیز کشتی ای است که همه ما بر آن سواریم و صرف نظر از نژاد و مذهب و اختلافت سیاسی مان همه باید به نجات آن از گردابهای حائل بیندیشیم. این کتاب، کمکی فکری و «فوری» است به سیاستگذاران ارشد و به کاندیداهای ریاست جمهوری که به کمک ایده های آن، شرایط حساس امروز کشور را برای مردم روشن کنند و زمینه های فکری الزم را برای برون رفتن از بن بست کنونی کشور فراهم کنند.

وقتی در تابستان ١٣٨٧ برای آخرین بار کتاب را بازبینی و بهنگام سازی کردم، تصمیم گرفتم آن را فقط برای پنج نفر از مقامات کشور ارسال کنم. گمانم این بود که هشدارهای این کتاب آن چنان جدی و تکان دهنده است که به زودی موجب بازنگری در سیاست های ما در حوزه مناقشهٔ اتمی خواهد شد. گمان میکردم که اگر مطالب کتاب انتشار عمومی نیابد، دست مقامات کشور برای جدی گرفتن هشدارها و استفاده از ایده های آن بازتر است. بنابراین در مهرماه ١٣٨٧همکار و دوست فرهیخته ام آقای دکتر محمدرضا بهشتی (استاد گروه فلسفه دانش گاه تهران) تقبل زحمت کردند که نسخهٔ مربوط به چهار تن از مقامات را به دستشان برسانند. ایشان در همان مهرماه ١٣٨٧ شخصاً به دیدار تک تک آن مقامات رفتند و ضمن بیان پیام اصلی کتاب، نسخه ای از کتاب را (به انضمام نامهٔ من) حضوری تقدیم کردند. نسخهٔ پنجم که متعلق به آقای رئیس جمهور بود را نیز شخصا تحویل آقای دکتر فرهاد رهبر (رئیس دانشگاه تهران) دادم و ایشان گفتند «فردا با رئیس جمهور جلسه دارم و حضوری تحویل شان می دهم».

اکنون نزدیک به پنج سال از آن زمان میگذرد اما این نویسنده هیچ بازخوردی، حتی در حد یک اعلام وصول کتبی، از دفتر هیچ یک از مقامات یاد شده دریافت نکرده است. چند ماه پیش یکی از نمایندگان محترم مجلس که وصف این کتاب را در مصاحبه ٢٨ تیر ١ من با «خبر آنالین» خوانده بود از طریق مرکز پژوهش های مجلس تماس گرفت تا نسخه ای از آن را دریافت کند. گفتم نسخه ای از آن را در ١٣ مهر ١٣٨٧تحویل دفتر ریاست مجلس داده ایم. یک کپی از همان بگیرید، اما ایشان هر چه در دفتر ریاست مجلس جست، کمتر یافت.

اما سخن کلیدی این کتاب چیست؟ این کتاب می گوید رفتاری که غرب در دوازده سال اخیر در خلیج فارس در پیش گرفته به این معنی است که تصمیم گرفته است نه به «رویارویی تمدنها» تن دهد و نه به «گفتگوی تمدنها». به نفع غرب است که «پایان تاریخ» و سلطه بالمنازع خود را بر نظام جهانی، با پروژه «عبور تمدن» ها رقم زند. و پروژه «عبور تمدن»ها وقتی محقق می شود که غرب بتواند گریبان نظام تولیدی خود را از اتکا به انرژیهای فسیلی رها کند و نظام تازه ای متکی بر انرژی های نو و پاک بنا کند تا هم مساله گازهای گلخانه ای ـ که با افزایش آنها و گرم شدن زمین، بازنده اصلی اش غرب خواهد بود – را حل کند و هم صنایع فرسوده و ناکارآمد به جا مانده از عصر صنعتی را مجبور کند تا خود را متحول کنند و یا از صحنه فعالیت اقتصادی حذف شوند. برای چنین هدفی، غرب هیچ ابزاری موثرتر از افزایش قیمت نفت برای مدت دستکم ده سال ندارد. بر خالف تصوری که ما ایرانیان از افزایش قیمت نفت داریم و آن را به سود خود می
انگاریم، نخستین برنده افزایش قیمت نفت، غرب خواهد بود.
این کتاب نشان می‌دهد که تمام سیاست‌های امریکا در خلیج‌فارس در 12 سال اخیر بر مدار همین پروژه‌ی «عبور تمدن‌ها» چرخیده است. سیاست‌هایی نظیر اعلام ایران، عراق و کره‌شمالی به‌عنوان «محور شرارت» در سال ۲۰۰۲، حمله به عراق در ۲۰۰۳، اغواگری و افشاگری در مورد فعالیت‌های اتمی ایران از سال ۲۰۰۴ به بعد، تلاش برای صدور قطعنامه‌ها و تحریم‌ها علیه ایران و اعمال سیاست چماق و هویچ در جهت طولانی‌شدن مناقشه‌ی اتمی ایران در تمامی سال‌های پس از ۲۰۰۵ و نیز سیاست‌های داخلی و جهانی امریکا در حوزه‌ی انرژی (نظیر انتخاب یک فیزیکدان برنده جایزه نوبل به‌عنوان وزیر انرژی امریکا در سال ۲۰۰۸ و هدایت اعتبارات تخصیص یافته به شرکت‌های خودروسازی ورشکسته در بحران اقتصادی در جهت تولید اتومبیل‌های کوچکتری که سوخت‌های پاک و غیرفسیلی مصرف کنند) آشکارا سیاست‌هایی هستند که در جهت تضمین تحقق هدف غرب اجرا شده‌اند.

این کتاب حتی این احتمال را مطرح می‌کند که ورود ایران به فعالیت‌های اتمی طرحی بوده است که توسط دیگران در مسیر ایران قرار داده شده است تا غرب بتواند یک پروژه دست‌کم 10 ساله را برای تنش‌آلوده‌کردن خلیج‌فارس راه‌اندازی کند
....​
 
دوست داشتم این کتابو بخونم اما به نظر می رسه این کتاب یکم عقب مونده از تحولات (همونطور که نویسندش گفته بود ) و الان قیمت نفت سقوط شدیدی کرده به علت تولید نفت شیل آمریکا در حدی که اوپک چیزی حدود یک سوم نفت دنیا رو در اختیار داره فقط

اما حقیقت دردناک تغییری نمی کنه. هنوز یادم نرفته دو سال پیش که تحریم نفتی شدیم عربستان تولید نفتشو بالا برد تا بازار با ثبات شه .یک نماینده مجلس گفته بود چه عیبی داره؟ 150 سال بعد که همه نفتشون تموم شد ما نفت خواهیم داشت. متاسفانه ایشون یادش نبود که اون نفت عربستان و گاز قطر از کجا می آد. از منابع مشترک این کشورها با ایران که سال هاست دارند بیش از ده برابر برداشت می کنند و ایران به علت کمبود سرمایه گذاری خارجی و مشکل در حفاری به استخراج از چاه های نفتی مرکزی و زمینی روی آورده بود.

گردو گرده ولی هر گردی گردو نیست ! هر حق مسلمی هم هسته ای نیست.
 
  • Like
Reactions: New
دوست داشتم این کتابو بخونم اما به نظر می رسه این کتاب یکم عقب مونده از تحولات (همونطور که نویسندش گفته بود ) و الان قیمت نفت سقوط شدیدی کرده به علت تولید نفت شیل آمریکا در حدی که اوپک چیزی حدود یک سوم نفت دنیا رو در اختیار داره فقط

اما حقیقت دردناک تغییری نمی کنه. هنوز یادم نرفته دو سال پیش که تحریم نفتی شدیم عربستان تولید نفتشو بالا برد تا بازار با ثبات شه .یک نماینده مجلس گفته بود چه عیبی داره؟ 150 سال بعد که همه نفتشون تموم شد ما نفت خواهیم داشت. متاسفانه ایشون یادش نبود که اون نفت عربستان و گاز قطر از کجا می آد. از منابع مشترک این کشورها با ایران که سال هاست دارند بیش از ده برابر برداشت می کنند و ایران به علت کمبود سرمایه گذاری خارجی و مشکل در حفاری به استخراج از چاه های نفتی مرکزی و زمینی روی آورده بود.

گردو گرده ولی هر گردی گردو نیست ! هر حق مسلمی هم هسته ای نیست.
:lol:
No need to be too much concerned dude, this is the start of an end.
 
The only endless thing around, is the peoples stupidity, and you are absolutely right, that's something we should all be concerned about.
some times i think they(west) deserve to lead.
 
The only endless thing around, is the peoples stupidity
They are just some patsies . a generation which lives on dreams . anyway keep on trying like a prophet and never give up :enjoy: . awareness awareness awareness...

=================================================
meanwhile...
nkorea_jong_funeral_10[1].jpg
 
Last edited:
based on those few lines, I should say it's a total B.S.

so what was the result of one year of چرخش بزرگ and فرصت بزرگ
just more sanctions and a memorial picture at the end of negotiations, nothing more.
what's the author's solution for the energy crisis in the near future? right, begging the west for fuel, what would be the price?
 
what's the author's solution for the energy crisis in the near future? right, begging the west for fuel, what would be the price?
What a stupid comment. total Iran's uranium reserves are not even enough to run a small/medium size power plant like bushehr(which produces less than 3% of total Iran electricity needs), and Iran will need to import all the uranium in future, while Iran has millions of tons of untapped hydrocarbon resources, solar energy, ...
 
This thread made me somehow curious, i have an idea what it is about, a shame i cant read the OP. :)
 
  • Like
Reactions: New
Status
Not open for further replies.
Back
Top Bottom